سالروز شهادت/وصیت نامه
بسیج نیرویی است که امام فرموده است بسیج نیروی است الهی پس بیایید کاری نکنید که با یک حرف و یک کار این اسم را لکه دار کنید دیگر عرضی ندارم فقط امام را دعا کنید و او را تنها نگذارید...
گزیده ای از وصیت نامه شهید سياوش جعفري خانقاه

به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران:
شهید سياوش جعفري خانقاه بيستم مهر 1349در تهران به دنيا آمدتا پايان دوره راهنما يي درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و سوم دي 1365،در شلمچه بر اثر اصابت تر كش خمپاره به پهلو و صورت، شهيد شد. مزار او در بهشت زهراي زادگاهش واقع است.

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
با عرض سلام به پیشگاه حضرت حق تعالی ولی عصر (عج) و با عرض سلام به محضر امام خمینی قلب تپنده این مرز وبوم چند جمله در باره خودم می گویم و از شما خواهش می کنم به این نکات توجه کنید.
عرض اول بنده نسبت به مادرم است، اول اینکه وقتی خبر شهادت من را به شما میرسانند اندوهگین می شوی و حتی گریه می کنید اما من می دانستم که چنین روزی هست و به فکر حالم بودم و از کارهای حرام تا حدودی دوری می کردم و الان که نزد پروردگارم هستم تمام وجودم را شادی گرفته است.
از شما هم طلب مغفرت می کنم و این را هم می دانم که در طول زندگی ام خیلی شما را اذیت کردم اما تو مادری و قلب مهربانی داری و مرا می بخشید و برای من گریه بکنید اما بعد از گریه کردن به اعمال خود رجوع کنید و خود رابسازید زیرا مرگ حق است پس چرا انسان با معرفت تمام نمیرد.
 و شما را به حجاب و اخلاقی زینب وار دعوت می کنم و همینطور خواهر عزیزم را چون آن هنوز بچه است پس درباره او خیلی تلاش کنید تا در آینده نسلی خوب بپروراند همه شما را به تقوا و ایمان دعوت می کنم پس مادر جان مرا حلال کن من گناهکار را حلال کن.
دوم درباره پدرم است، پدر جان شما هم در مراسم بنده ناراحت و گریه می کنید اما این را بدانید که این راه را با دل و جان پیش گرفته ام پس راه من حق است.
گزیده ای از وصیت نامه شهید سياوش جعفري خانقاه

 و از این لحاظ هیچ ناراحت نباشید پدر جان یادم هست که چقدر شما را اذیت کردم و یادم هست که چقدر در تربیت ما کوشش کردید و الان ثمره آن را می بینید شما باید افتخار کنید که فرزندی در راه خدا و مکتب حسین هدیه کرده اید.
 پس شما هم در امور تربیت بچه ها کوشش کنید پس شما هم مرا حلال کنید دیگر عرضی نیست پدر عزیزم.
سوم درباره برادر بزرگ و عزیز و مهربانم کیوان جان در غم من بسوز و بگو برادرم را در راه خدا هدیه کرده ایم مبادا شیطان در جلد شما برود و سوء استفاده کنید کیوان جان تو خوب بودی چون برایم خیلی زحمت کشیدی و از شما خواهش می کنم که مراسم من زیاد سنگین و پر خرج نباشد.
 خیلی سبک و دلچسب پس این را فراموش نکنید و اینکه اگر می شود از تمامی بچه های بسیج طلب مغفرت برایم بگیرید، کیوان تو هم مرا حلال کن پس مواظب بچه ها باش و آنها را سالم تربیت کنید، عرضی نیست.
چهارم، درباره بسیج برادران است، بسیج نیرویی است که امام فرموده است بسیج نیروی است الهی پس بیایید کاری نکنید که با یک حرف و یک کار این اسم را لکه دار کنید دیگر عرضی ندارم فقط امام را دعا کنید و او را تنها نگذارید.
پنجم اینکه الان که این وصیت نامه من را در مجلس ختم در حضور مردم می خوانید بگویم که ما را ترک نکنید چون ما به بودن شما رفتیم و سر مادیات و یا اجناسی که قابل حرف زدن نیستند ایمان خود را مبازید زیرا در سنگرهای کوچک در بیابانهای غریب فرزندان شما حماسه می آفرینند شما پشت جبهه را نگهدارید و ما را ترک نکنید چون معلم ما حسین ابن علی است پس شما هم مرا حلال کنید.
والسلام و علیکم و رحمه ا... و برکاته

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
                             مطیع نفس شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملائک
                           تو قدر خود نمی دانی چه حاصل
منبع:برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستتانهای استان تهران


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده