وصیت نامه شهید والامقام علی اکبر هادیان نوش ابادی
شهید علي ­اكبر هادیان در تاريخ 1357/10/01 در شهر نوش ­آباد از توابع شهرستان آران و بيدگل در خانواده­ای مذهبی، متدّین، زحمت­کش و از نظر اقتصادی خیلی ضعیف و عائله­ مند به دنیا آمد و رشد و تربیت یافت.در یک مأموریّت مرزی در شرق کشور (نوار مرزی افغانستان) در منطقة شاهرخ با اشرار مسلّح درگیر ­شد و در این درگیری مجروح و به بیمارستان شهدای شهر قائن منتقل گردید. سپس برای ادامة درمان به بیمارستان شهید کمیاب خراسان اعزام شد که در تاریخ 1377/09/20 در آن بیمارستان به درجة رفیع شهادت نائل ­گردید.

 نوید شاهد اصفهان منتشر میکند: وصیت نامه شهید والامقام علی اکبر هادیان نوش ابادی

 

ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا ونصرنا علي­القوم ­الظالمين

پس از حمد و سپاس بي­پايان به پيشگاه حضرت حق تعالي و با سلام درود بر پيامبران بخصوص پيامبر حضرت محمدبن عبدالله(ص) و با سلام و درود بر امامان معصوم و مظلوم از حضرت علي­بن ابي ابيطالب(ع) تا امام زمان حضرت حجه­ بن­ الحسن ­العسکری(عج) و با درود و سلام بر رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني و آيت ­الله منتظري و شهيدان صدر اسلام خصوصا حسين ­ابن­ علي(ع) وصيت خويش را آغاز مي­نمايم.

السلام عليك يا ابا عبدالله يا ثارالله وابن ثاره والوترالموتور السلام عليك و علي ­الارواح ­التي حلت بفنائك عليكم مني جميعا سلام ­الله ابدا ما بقيت و بقي­ اليل والنهار

پروردگارا! اكنون كه تمامي كفر جهاني به عليه اسلام بپاخواسته ­اند و تا چنگ و دندان مصلح شده ­اند و قصدشان اين است كه تا به اسلام ضربه بزند و يا نگذارد و مانع شوند از گسترش اسلام در سراسر جهان اين جانب بنا به تكليف شرعي كه هر فرد مسلمان بايد از دين مقدس اسلام دفاع كند من به عنوان يك وظيفه الهي به امر امام امت خميني عزيز كه امر و فرمانش فقط براي خداست لبيك گفتم.

من معتقدم كه هر كس در اين تاريخ از زمان به نداي مظلومانه نائب حضرت مهدي(عج) لبيك بگويد هم به خدا لبيك گفته و هم به امام حسين(ع) در صحراي كربلا و هم به مسلمانان مظلوم سراسر جهان كه در زير ظلم و ستم ظالمان و ستمگراني چون آمريكاي پست و اسرائيل بدنام و ديگر ابرقدرت­ها بسر مي­برند اميدوارم كه با حضور خودمان توانسه باشيم دين خود را به اسلام و مظلومان در سراسر جهان ادا كرده باشيم. خدايا اكنون كه بر من منت نهادي و اين سعادت را نصيبم كردي از تو مي­خواهم كه به من نيرو و توان بدهي تا بتوانم در جبهه ­ها خدمت­گذار رزمندگان باشم. خدايا، براي ما ننگ است كه عده­اي از دشمنان اسلام بر امت مسلمان حمله كنند و به جان و مال آنها تجاورز كنند و ما در خانه­هايمان بنشينيم و ساكت بمانيم.

خدايا! بر ما ننگ است كه عده­اي عرب ترسو و نادان از نسل يزيديان به كشور اسلامي­مان حمله­ ور شوند و كودكان بي­گناه و مدارس را به خاك و خون بكشند و ما دست بگذاريم و ساكت باشيم. هرگز ما اين اجازه به خود نخواهيم داد و تا آخرين قطرات خون خود در مقابل دشمنان اسلام مبارزه خواهيم كرد. خدايا، من معتقدم كه اكنون اسلام بعد از 1400 سال كه از قيام امام حسين(ع) مي­گذرد دوباره احتياج به خون­هاي پاك دارد تا اسلام به جهانيان شناسانده شود و گسترش يابد و ما بايد فداي اسلام شويم و اگر خداي ناكرده اين توفيق نصيب ما نگشت بايد افسوس بخوريم كه از قافله حسين(ع) عقب مانده­ايم.

اي امت مسلمان و انقلابي:

بدانيد! كه ما پيروزيم و حق پيروز است. امام امت نعمت گرانبهائي است قدر او را بدانيم. براي ياري او بپاخيزيم و من از خدا مي­خواهم كه اسمم را در ليست سربازانش ثبت نمايد و من امام خميني را دوست مي­دارم و آرزو داشتم يكبار او را از نزديك زيارت كنم.

خدايا! ما مرگ سرخ را بر زندگي ننگين ترجيح مي­دهم همانطور كه امام حسين(ع) فرمود باشد كه ان­شاءالله بتوانيم دين خود را به اسلام ادا كنيم. اي حسين جان گر چه نمي­توانك مثل اصحاب تو يك سربازي جنگجو و خوب باشم ولي مي­خواهم به عهد خود وفا كرده باشم.

خدايا! خوش بحال آن كساني كه مشتري­شان خودت هستي و آنها را به قيمت­گران مي­خري ولي بد حال من كه عصري گناه و معصيت و دروغ و غيبت و اذيت به بندگانت كاري انجام ندادم.

خدايا! مرا ببخش از اينكه نتوانستم از عمرم به خوبي استفاده كنم. خدايا بدحال من كه از فرمانت سرپيچي كردم و دستورات اسلام را اجرا نكردم. خدايا تو كه مي­داني من ضعيفم و نمي­توانم بهتر از اين شوم و من تلاش خودم را كردم پس مرا ببخش و مرا درياب.

خدايا! تنها راهي كه مي­تواند بين من و تو دوستي ايجاد كند همين جهاد است مرا ببخش كه به تو اميدوارم.

خدايا! تو مي­داني كه من از دنيا و نعمت­هاي بيكرانت سير نشدم ولي اين عشق تو است كه من را وادار كرده كه از دنيا و زيبائيهايش دل بكنم. خدايا تو آرزوي من آرزوي شهادت نمي­كنم ولي حس مي­كنم كه با ريختن خونم بتوانم دينم را به اسلام ادا كرده و به معبود نزديك شوم.

خدايا! اگر لياقت شايستگي شهادت نصيبم شد دوست دارم بدنم هفتاد دو قطعه شود باشد كه هر قطعه از بدنم لبيكي شود براي حسين(ع) و ياران باوفايش در كربلا. خدايا، دوست دارم اگر در جبهه كشته شوم شهيد باشم آن­هم شهيد تو نه شهيد قلم­ها و زبان­ها. خدايا دوست دارم در راه مقدس اسلام تو مرا تأييد كني و شهادت من مورد تأييد تو باشد نه بندگانت خدايا جانم را به سختي و رنج بگير تا شايد از عذاب آخرتم كاسته شود.

و اما وصيتم به خانواده­ ام:

پدرم، اگر از جمع شما رفتم هيچ نگران نباشيد خوشحال باش كه خداوند يكي از فرزندانت را در راه خودش قبول كرد و از خدا بخواهيد كه من را در جمع شهداء قرار دهد پدرم در مقابل سختي­ها و مشكلات زندگي تحمل كنيد و درمقابل نق زدنهاي ضد انقلاب داخلي صبرداشته باشيد و آنها را سركوب كنيد و بگو كه پسرم را در راه خدا دادم و مرا حلال كن برادران عزيزم حق را بشناسيد و در راه حق گام برداريد كه آن اسلام و دستورات خدا است و مرا حلال كنيد.

خواهرانم! يك وصيت به شما دارم كه آن حفظ حجاب است. حجاب. حجاب، حجاب. ان­شاءالله كه مرا حلال كنيد برادران كوچكم نمازتان را بجا آوريد و قرآن را تلاوت كنيد و سعي كنيد همراه با دستورات اسلام عمرتان را پشت سر بگذاريد و در پايان از كليه و هر كس از من بدي ديده است حلال كند. بخصوص از مردم مسلمان و شهيد پرور آبشيرين اگر شهيد شدم و جنازه ­ام بدستتان رسيد آبشيرين دفنم كنيد در كنار شهداي عزيزمان بر سر مزارم مصيبت شهداي كربلا را بخوانيد.

اكنون كه هر لحظه دارم به مرگ نزديك مي­شوم لازم ديدم چند جمله­اي ديگر هم متذكر شوم.

خداوند متعال را شكر كنيد كه به من توفيق داد تا بهترين لحظات زندگيم را در بين سربازان امام زمان سپري كنم بهر حال فرصت­ها از دست برود و ديگر فرصتي نيست و بايد رفت آنجائيكه خودش وعده داده است ان­شاءالله كه همه ما در پيشگاه حضرتش در دنيا و آخرت سربلند باشيم و خلاصه كليه برادران و نيروهاي اسلام را سفار ش مي­كنم به فداكاري و صبرو استقامت در مقابل دشمنان اسلام واي مردم بدانيد كه ما پيروزيم چون حقيم و حق پيروز است و از كليه برادران كه در جبهه با من بوده­اند مرا حلال كنند.

والسلام عليكم و رحمت­ الله لبيك ­گوي امام خميني علي­ اكبرهاديان

منبع: بنیاد شهید شهرستان آران وبیدگل

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده