برگرفته از کتاب نگارستان؛
نوید شاهد - «دوست بسیار خوب و باصفایی داشتیم. با همه خوبی‌هایش، سیگار می‌کشید. هر چه تلاش کرده بودیم که این دوست عزیز ما دست از سیگار کشیدن بردارد فایده نکرده بود ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحی‌لوشانی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
ترک سیگار!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رزمنده دفاع مقدس کامبیز فتحی‌لوشانی، متولد 1344 است که به مدت دو سال در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشته است. وی بلافاصله بعد از جنگ سال 68 وارد کار نویسندگی شده و بیش از 28 سال است که در ثبت و ضبط خاطرات شهدا قلم می‌زند.

ایشان اکنون بازنشسته آموزش و پرورش و استاد دانشگاه است و تاکنون کتاب‌های مختلفی از جمله گوهر معرفت، یاس حنفیه، من چهارده ساله نیستم، صدای سخن عشق، علمدار حسین، علی، پرواز عاشقانه، گلبرگ‌های جنگل، ستاره‌های خاکی، نگارستان، شادی، گوهر شاهوار شاهنامه، رمز و رازهای واقعی خوشبختی و شاد زیستن و آیینه‌های بی‌غبار را به چاپ رسانده است.

ترک سیگار!

رزمنده دفاع مقدس کامبیز فتحی‌لوشانی روایت می‌کند:
دوست بسیار خوب و باصفایی داشتیم. با همه خوبی‌هایش، سیگار می‌کشید. در شلمچه با زحمت خیلی زیاد سنگر قشنگی ساخته بودیم. نزدیک به 8 نفر در یک سنگر مستقر بودیم. هر چه تلاش کرده بودیم که این دوست عزیز ما دست از سیگار کشیدن بردارد فایده نکرده بود.

به همین خاطر همه با هم تصمیم گرفتیم که دیگر با او حرف نزنیم. قهر دست جمعی ما کلافه‌اش کرده بود و خیلی برایش سخت می‌گذشت یک روز دیدم پشت سنگر نشسته و سیگاری را روشن کرده ولی نمی‌کشد. دلم طاقت نیاورد و با او حرف زدم گفتم چه کار می‌کنی؟ گفت دارم تمرین ترک سیگار می‌کنم.

کاش همیشه وقتی برای امتحان باشد

دوستی داشتیم که خیلی مقید به وظایف شرعی و عمل به تکالیف دینی بود. خدا قسمت کرد آخرهای جنگ به جبهه آمد. یکی از فرماندهان جای امنی را برایش انتخاب کرد ولی توپ و خمپاره که امنیت نمی‌شناخت بی‌حساب و کتاب هر جا وارد می‌شد.

چند روز بعد در حالی که این دوستمان خیلی نگران به نظر می‌رسید برگشت و با زبان بی‌زبانی تقاضای مکان امن‌تری نمود و جاهای مختلفی را امتحان کرد.

البته خودش هم پی برده بود که مساله مرگ شوخی‌بردار نیست و با مطالعه، کتاب خواندن و حرف‌های قشنگ زدن حل نمی‌شود. آنجا بود که آرزو کردم ای کاش برای همه حرف‌های ما یک امتحان هم وجود داشته باشد.

منبع: کتاب نگارستان(برگرفته از دفترچه‌های خاطرات هشت سال دفاع مقدس)

مادر شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده