این انقلاب نیاز به خون دارد و ما باید خانه ای یک شهید بدهیم تا اینکه بتوانیم اسرائیل و آمریکا را از بین ببریم .
أموريت هاي خطرناكي كه كسي حاضر نبود قبول كند ، ايشان با جان و دل مي پذيرفت و در تمام مأموريتهايي كه براي شناسايي مي رفت ، موفق بود .
ای خوشا با فرق خونین در لقای یار رفتن
سر جدا پیکر جدا در محفل دلدار رفتن
علی محمد قبل از این حادثه شهادت خودش را پیش بینی کرده بود . او می گفت من در این جنگ شهید می شوم ، اما ما باور نمی کردیم .
ما بعد از مدتی خودمان را براي عمليات آماده كرده بودیم ، عطرزديم ، غسل شهادت کردیم ، دستهايمان را حنا گذاشتيم وبا شوق وصف ناپذيري عازم خط مقدم شديم .
او بعد از شهادت برادرش علي رضا حالي ديگر پيدا كرد وگفت من بايداسلحه برادرم را روی زمين نگذارم كه دشمن خيال كند اوكه رفت ديگركسي به جايش نيست .