
به گزارش نوید شاهد قزوین:
وصیت نامه شهید نبی الله رضایی
ما فرزندان شهادت طلب ایران هستیم و تا آخرین قطره خون، از میهن و دین خود، دفاع می کنم
بسم الله الرحمن الرحیم
«قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب
العالمین» (انعام/۱۶۲)
بگو ای پیامبر! همانا نماز من و عبادت من و زندگی من و مرگ من، در راه الله
است؛ که پرورش دهندهی جهانیان است.
وصیتی به دانشآموزان و به همکلاسیهای خود:
با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب، اینجانب «نبیالله رضایی»، به فرمان
امام گوش کرده و این را بر خودم، پس از ایمان آوردن به دین اسلام، واجب
شرعی دانستم که از دین خود دفاع کنم و نگذارم که دژخیمان، به دینم و قرآنم
اهانت کنند.
پس از شنیدن پیام امام که فرمود: «مسألهی اصلی ما، جنگ است و جبههها به
نیرو احتیاج دارند؛ جبههها را پر کنید.» مدرسه را ـ که سنگر دیگری بود ـ
رها کردم و به جبههی بالاتر، که همان جبههی جنگ است، آمدم و آرزوی شهید
شدن دارم، که ان شاء الله به زودی نصیبم [می]گردد.
اما، ای همکلاسیها و دانشآموزان! ما در جبههی جنگ و شما در جبههی
کلاس، [از انقلاب] دفاع کنیم و به دهان منافقان بزنیم و خفهشان کنیم، که
دیگر ایران جای آنها نیست و ما هم به دهان بعثیان ـ که به میهن اسلامی ما
[تجاوز کرده] و منظورشان از بین بردن اسلام است ـ میزنیم و میگوییم: «ما
فرزندان شهادتطلب [ایران] هستیم و تا آخرین قطرهی خون، از میهن و دین
خود، دفاع میکنیم، تا شهادت نصیبمان گردد؛ پس ای منافقان! بمیرید!»
وصیت دیگر به پدر و مادرم:
درود بر رهبر انقلاب و بتشکن زمان، خمینی کبیر و با سلام به مادر و پدر
عزیز[م].
ای پدر و مادر عزیزم! من راهی را که از حسین (ع) آموخته بودم، با راهنمایی
شما پذیرفتم و چون خداوند کسانی که او را ستایش [کرده] و به گفتههای او
عمل میکنند، آزمایش [مینماید]؛ [لذا] اکنون موقع آزمایش [ما] رسیده و ما
باید امتحان [پس] بدهیم.
من برای امتحان خداوند بزرگ آماده شدهام، که ان
شاء الله [با] شهید [شدنم، در] این امتحان قبول شوم.
ای مادر! مبادا بر فقدان من گریه کنی؛ چون من [به] آرزوی خودم رسیدم.
ای پدر و مادر من! هر چند دوری فرزند دردناک است؛ اما این بار [مسأله]،
مسألهی اسلام است و دوری من، باید دردناک نباشد؛ چون من از حسین مظلوم (ع)
بیش نیستم و از «علیاصغر» و «علیاکبر» و «زینب» (س) بیش نیستم؛ پس چرا
باید گریه کنی و یا ناراحت باشی؟
مبادا گریه کنی؛ مبادا، مبادا!
ای پدر و مادر عزیزم! از زحماتی که برای بزرگ کردن من کشیدهاید، تشکر
میکنم؛ اما من نمیتوانم تشکر چندانی بکنم، چون من به راه خدا، قرآن و
اسلام [رفتهام و] ان شاء الله زحمات شما را خداوند با نعمات خویش جبران
میکند.
و السلام.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.