از جان گذشتهها؛ روایت جانبازانی که پای آرمان امام ایستادند
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، در دل شبهای پر از تاریکی و خطر جبهههای جنگ تحمیلی، مردان و جوانانی حضور داشتند که نه برای شهرت و نه برای منفعتهای مادی، بلکه با قلبهایی سرشار از عشق و ایمان، پا به میدان گذاشتند. آنان با دستانی پینهبسته و دلی آکنده از یقین، آماده بودند تا اگر لازم شود، آخرین نفس خود را در راه آرمانهای امام خمینی (ره) و دفاع از میهن فدا کنند. این داستان، روایت ایثار و وفاداری نسلی است که شهادت را پایان نمیدانستند، بلکه آن را اوج وصال با معشوق میشمردند. در این میان، جانبازان و رزمندگانی چون «سید مرتضی فاضلی» نمونههایی زنده از این عشق و ایمان عمیقاند که مسیر زندگی خود را در امتداد فرمان امام خمینی (ره) رقم زدند و پیام آن روزها هنوز برای ما عبرتآموز و زنده است.
نوید شاهد قزوین: در دل شبهای سخت جبهه، چه چیزی رزمندگان را به جبههها میکشاند؟ انگیزه آنها چه بود؟
جانباز فاضلی: رزمندگان ما در جبههها نه به دنبال شهرت بودند و نه دنبال بهرهبرداریهای دنیوی. آنها با نگاهی آرام اما قلبی سرشار از عشق و ایمان آمده بودند، آماده بودند در هر لحظه اگر لازم شود آخرین نفسشان را در راه امام و آرمانهای انقلاب فدا کنند. این مردان، با دستانی پینهبسته و بدنهای زخمی، اما دلهایی پر از یقین و عاطفه بودند. در شرایطی که گلوله و خمپاره داور میدان بود و خاکریز حکم محراب داشت، تنها نام و یاد امام خمینی (ره) بود که آنها را زنده نگه میداشت و به پا میداشت. رزمندگان با اعتقادی راسخ به این باور رسیده بودند که حضور در جبههها نه یک انتخاب عادی، بلکه یک تکلیف الهی و راهی برای پیروی از فرمان امام است؛ فرمانی که برایشان حکم حجت خدا را داشت.
نوید شاهد قزوین: شما خودتان چطور وارد جبهه شدید و در چه عملیاتهایی شرکت داشتید؟
جانباز فاضلی: من در سن ۱۷ سالگی، بدون هیچ اجباری و کاملاً داوطلبانه ابتدا به عنوان سرباز از سوی ارتش به جبهه اعزام شدم. بعد از مدتی، بار دیگر از سوی بسیج داوطلب حضور در جبههها شدم. در طول این مدت، در چندین عملیات حساس شرکت داشتم. در سال ۶۱ در دهلران از ناحیه دست و پا مجروح شدم، سال ۶۲ در منطقه دشت عباس چشمم آسیب دید و سال ۶۳ در آبادان از ناحیه سر و گوش جراحتهایی برداشتم که نهایتاً منجر به کسب مقام جانبازی شد. این مجروحیتها سخت بود، اما هرگز از ادامه مسیر باز نماندم چون باور داشتم این مسیر، راهی است که امام نشان داده و حفظ آن، حفظ انقلاب و کشور است.
نوید شاهد قزوین: رابطه رزمندگان و جانبازان با امام خمینی (ره) چگونه بود؟ چه چیزی باعث میشد این عشق و ارادت چنین عمیق باشد؟
جانباز فاضلی: قلب همه رزمندگان و جانبازان سرشار از ارادت و عشق به امام بود؛ چیزی فراتر از یک رابطه رهبر و پیرو سیاسی. آنها امام را نه تنها یک رهبر سیاسی، بلکه نایب امام زمان (عج) و ولی امر مسلمین میدانستند. برای این افراد، اطاعت از امام، یعنی اطاعت از حجت خدا روی زمین بود. این اعتقاد عمیق دینی و ایمانی، باعث میشد حتی اگر فرمان امام به قیمت جان یا سلامتشان تمام شود، با تمام وجود به آن لبیک بگویند. برای رزمندگان، انقلاب اسلامی نعمتی الهی بود و امام خمینی (ره) ستون اصلی این انقلاب. دفاع از کشور برابر بود با دفاع از امام و ولایت فقیه. وقتی دشمنان تمامقد در برابر این راه ایستاده بودند، عشق و دلدادگی به امام تبدیل به نیرویی شد که هیچ سختی و خطری را برای این عزیزان بیمعنا میکرد.
نوید شاهد قزوین: چیزی باعث میشد رزمندگان این همه سختی را تحمل کنند و از خانواده و تعلقات دنیوی بگذرند؟
جانباز فاضلی: این مسئله را نمیتوان فقط با دلایل دنیوی توضیح داد؛ بلکه ریشه در ایمان و اعتقاد عمیق داشت. رزمندگان امام خمینی (ره) را ادامهدهنده راه پیامبران و امامان میدانستند و برایشان فرمان او حکم فرمان الهی داشت. وقتی امام فرمود جنگ در رأس امور است، این دعوت، همانند دعوت پیامبر به جهاد بود. جبهه محل مرگ نبود، بلکه میدان انجام تکلیف و ایثار بود. آنها میدانستند که باید از همه چیز خود بگذرند، خانواده، آسایش و حتی جانشان را فدای این آرمان کنند. این اعتقاد عمیق و عشق به امام، تحمل درد و رنج و گذشت از تعلقات دنیوی را آسان میکرد. برای آنها، اطاعت از امام مثل نفس کشیدن بود.
نوید شاهد قزوین: فضای جبهه هنگام پخش پیامهای امام چگونه بود؟ رزمندگان چه واکنشی نشان میدادند؟
جانباز فاضلی: وقتی صدای ضبطشده پیام امام پخش میشد، همه چیز متوقف میشد. سکوتی عجیب و سنگین همهجا را فرا میگرفت، رزمندگان بدون کوچکترین حرکتی مینشستند و با تمام وجود به پیام گوش میدادند. اشکها از چشمهایشان سرازیر میشد؛ انگار صدای پدری مهربان از راه دور میآمد که آرامبخش دلهای پر اضطراب آنها بود. این صدای امام، نیرویی روحانی و معنوی بود که حتی ترسها و خستگیهای جسمانی را از آنها میگرفت. برایشان مثل پیام یک پدر بود که نه فقط حرف سیاسی میزد، بلکه روح و جانشان را نوازش میکرد و به آنها امید میداد.
نوید شاهد قزوین: عکس امام چه جایگاهی در سنگرها داشت و برای رزمندگان چه معنایی داشت؟
جانباز فاضلی: تقریباً در همه سنگرها، در گوشهای بالا، عکس امام نصب شده بود؛ بالای قرآنها، کنار وصیتنامهها و دعاها و زیارتها. اما این عکس فقط یک تکه کاغذ نبود؛ برای رزمندگان نماد عهد و پیمانی مقدس بود. وقتی به سجده میرفتند، نخست نگاهشان به تصویر امام میافتاد و بعد پیشانی خود را بر خاک مینهادند. عکس امام نمادی بود از حضور معنوی و روحانی او در میان آنها، یادآور مسیر و هدفی که انتخاب کرده بودند.
نوید شاهد قزوین: چرا رزمندگان با وجود اینکه امام را از نزدیک ندیده بودند، چنین عشق و ارادتی به او داشتند؟
جانباز فاضلی: بسیاری از رزمندگان هرگز امام را از نزدیک ندیده بودند، اما صدای او، پیامهایش و رفتارهایش برایشان نماد صداقت، پاکی و نور بود. آنها میگفتند: «وقتی صدای امام را میشنویم، دلمان بوی صداقت میگیرد.» این عشق و ارادت ریشه در ایمان داشت، نه در منافع دنیوی یا ارتباطات شخصی. امام برای آنها فراتر از یک رهبر سیاسی بود؛ او قطب محبت، مرجع معنوی و نماد صداقت و پاکی بود.
نوید شاهد قزوین: وقتی خبر بیماری امام خمینی (ره) منتشر شد، واکنش رزمندگان چه بود؟
جانباز فاضلی: خبر بیماری امام برای رزمندگان و جانبازان بسیار غمبار و نگرانکننده بود. آنها که درد جراحتهای سخت جنگ را تحمل کرده بودند، طاقت نداشتند امامشان در رنج باشد. یکی از جانبازان گفته بود: «گلوله تنم را سوزاند، اما خبر بیماری امام دلم را آتش زد.» بسیاری آرزو داشتند اگر ممکن بود درد بیماری امام را به جان خودشان بگیرند تا او رنج نکشد. این احساس نشان میداد که امام فراتر از یک رهبر، به عنوان پدر و مرجع معنوی برای آنها جایگاهی عمیق داشت.
نوید شاهد قزوین: چه تأثیری ارتحال امام بر رزمندگان داشت؟
جانباز فاضلی: شهادت امام خمینی (ره) یک ضایعه بزرگ ملی بود، اما برای جانبازان و رزمندگان زخمی، یک زخمی تازه بر زخمهای قبلی بود. آنها که سلامتشان را برای انقلاب فدا کرده بودند، با رفتن امام احساس کردند ستون اصلی اعتقاداتشان فرو ریخته است. بسیاری گفته بودند: «ما نه با عصا بلکه با نام امام سرپا بودیم.» روز ارتحال امام، اشکها جاری شد؛ اشکهایی که از جنس یتیمی، دلدادگی و عاشقی بود. حتی کسانی که سالها توان گریه کردن نداشتند، آن روز شکستند؛ چون دیگر امامی نبود که به خاطرش درد را تحمل کنند.
نوید شاهد قزوین: امروز وظیفه ما در قبال وصیتنامه امام خمینی (ره) چیست؟
جانباز فاضلی: وظیفه امروز ما بسیار سنگین و مهم است. نخست باید وصیتنامه امام را با دقت و فهم کامل بخوانیم و درک کنیم. این وصیتنامه فقط یک سند تاریخی نیست، بلکه برنامهای برای بیداری، غیرت، هویت و مقاومت ما در برابر تهدیدهاست. هر فرد جامعه، از دانشآموز گرفته تا مسئولان باید آن را مطالعه و تفسیر کند تا بداند راه امام چیست و چگونه باید ادامه دهد. دوم، باید از اصل ولایت فقیه و نظام اسلامی حفاظت کنیم. امام در وصیتنامهاش صراحتاً گفتند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.» امروز هم وظیفه ماست که رهبر حکیم و ولی فقیه را حمایت کنیم، چون این ولایت، ستون خیمه اسلام ناب است و بدون آن، نظام و انقلاب پایدار نمیمانند. اطاعت از ولایت فقیه تنها یک مسئله سیاسی نیست، بلکه حفظ دین، انقلاب و آینده کشور است.