خاطرات سردار «رحیم نوعی اقدم» رفیق و همرزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
اولین موضوعی که در فرماندهی سردارسلیمانی تجلّی داشت و خود را به رُخ میکشید، توّکل به پروردگار متعال و توسّل به اهل بیت علیهم السلام بود. فرماندهی حاج قاسم در بهکارگیری توانها، غیرفیزیکی بود. او بیشتر بر ایمان و اعتقادات تأکید داشت و آن را محور مبارزات خود قرار میداد. سردار سلیمانی بیش از همه، فرهنگ و ادبیات مقاومت را به کار میگرفت تا ابزارآن را، به نظرمن ایشان اعتقاد داشت که فرمانده کل قوا در سوریه، حضرت زینب (س) بود و او برای انجام امور فرماندهی از ایشان فرمان میگرفت.
حاج قاسم وقتی به درب حرم حضرت زینب (س) میرسید، زانو به زمین میزد، آستان حرم را میبوسید و سپس وارد حرم میشد. این ویژگی از مشخصات ممتازی است که فرماندهان ارتشهای دنیا ندارند. اگر در یک کلمه بخواهم بگویم که سردار سلیمانی چگونه پیروزی در جنگ با داعش را به دست آورد، باید گفت که خدا آن پیروزی را به سردار سلیمانی هدیه داد. توکل و توسل او در تمامی شرایط باعث پیروزی او شد.
دومین ویژگی سردار سلیمانی دشمنشناسی عملیاتی بود،سردار سلیمانی ادبیات و شیوههای دشمن را به دقت میشناخت و رفتار دشمن در برابر حرکات ما را پیشبینی میکرد و تشخیص میداد، لذا طرحریزی عملیاتها را بهگونهای انجام میداد که با هر اقدام احتمالی دشمن، بتوانیم پاسخ محکمی بدهیم،اگرقراربود به منطقهای حمله شود،عکسالعمل احتمالی دشمن را تشخیص و درطرحریزی پیش از حمله مدنظر قرار میداد. بنابراین باید بگویم که سردار سلیمانی از نبوغ خاصی در طرحریزی عملیاتی برخوردار بود .
سومین موضوع در فرماندهی سردار سلیمانی، قبول خطرو برداشتن گامهای بلند بودباتوجه به اینکه در جنگ سوریه، مسّلحین با مردم ارتباط داشتند و بهکارگیری تاکتیک غافلگیری اطلاعاتی در عملیاتها به خوبی جوابگو نبود، سردار سلیمانی عملیاتهایی را طراحی میکرد که نیروهای خودی ضمن ناامن ساختن عقبه دشمن، میتوانستند به عمق نیروهای دشمن نفوذ کنند،او درجنگ سوریه اگرچه از تجارب و درسهای دفاع مقدس استفاده می کرد، اما دفاع متفاوتی را به نمایش گذاشت که مبتنی بر همین ویژگی بود
چهارمین ویژگی فرماندهی سردار سلیمانی، فرماندهی در صحنه نبرد و یا به عبارت دیگر فرماندهی از نزدیک بود ،سردارسلیمانی در سوریه مدام در صحنههای نبرد و درگیری حضور داشت، این حضور تنها مختص شرایط عادی نبود، بلکه در شرایط سخت حضور بیشتری در جبههها و خطوط مقدم داشت. در هیچ یک از ارتشهای دنیا نداریم که بالاترین رده فرماندهی در جلوترین نقطه نبرد آن هم در شرایط سخت حضور پیدا کند و نیروهای خودی را برای تسلط بردشمن فرماندهی کند.
پنجمین ویژگی سرداربهکارگیری نیروهای متّحد مقاومت بود. تمامی سلیقهها، فرهنگها، ادبیاتها و حتی عقیدهها در بین نیروهای سردار سلیمانی حضور داشتند. در میان نیروهای تحت امر حاج قاسم شیعیان، اهل تسنن، مسیحیان و... حضور داشتند. او همه آنها را در یک قالب و برای یک هدف مشترک سازماندهی میکرد، در شرایط سخت به صحنه میآورد و مدیریت میکرد.
ششمین ویژگی سردار سلیمانی در صحنه نبرد، به نمایش گذاشتن شهامت، ایثار و از خودگذشتگی بود،سردار سلیمانی با این روحیه، رعب قدرت نیروهای خودی رادردل دشمن میانداخت و نیروهای خودی را قویدل و ایمانشان را مضاعف میکرد. رفتارهای سردار سلیمانی که تجّلی ایثار، شهامت و شجاعت بود، دشمن را به وحشت میانداخت،در نتیجه این نمایش در بدنه نیروها در لحظه هجوم و مقاومت تسّری پیدا میکرد. این ویژگی روحیه دشمن را به شدّت تخریب میکرد و روحیه نیروهای خودی را تقویت می نمود .
فرماندهی بر قلبهای نیروها هفتمین ویژگی فرماندهی سردار سلیمانی بودکه نه تنها ایرانیها که ملّتهای مسلمان منطقه نیزبه شدّت به سردار سلیمانی عشق میورزند و او بر قلبها فرماندهی می کرد .
و در نهایت هشتمین ویژگی فرماندهی سردار سلیمانی، استقامت در شرایط سخت بود ،او در سختترین شرایط برخود و اطرافیانش مسلّط میشد و فرماندهی مطمئنی اعمال میکرد. یک روز ایشان به بنده گفتند که اگر در هر سطحی هواپیمای آمریکایی را دیدید، با هرچه در توان دارید به سویش شلیک کنید، هرچند که میدانید که گلولهتان به آن هواپیما نمیرسد. چراکه خلبان آن جنگنده شما را میبیند و وقتی که میبیند فرار نمیکنید، او وحشت میکند و میداند که شما اهل ایستادگی و نبرد هستید و شکستناپذیرید.
نظیر فرماندهی سردار سلیمانی در هیچ کدام از ارتشهای دنیا دیده نشده ،نفس او الهام گرفته از ایمان به اهل بیت (ع)، امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب اسلامی بود،افتخار میکنیم که چنین فرمانده قهرمان و مخلصی داشتیم که اخلاقمدارانه عملیاتها را به پیروزی رساند .