شهیدی که آرزو داشت مادرش هم یک روز جبهه را از نزدیک ببیند
به گزارش نوید شاهد استان اردبیل، شهید اقبال قاسمی بسیار مسئولیت پذیر و خانواده دوست بود. خانواده شهید قبل از شروع دوران تحصیل وی به علت مشکلات معیشتی مجبور به مهاجرت به شهر اردبیل شدند، درسال 1350 در مقطع ابتدائی شروع به تحصیل کرد و درسال 1359 به علت شروع روزهای مبارزاتی انقلاب و تعطیلی مدارس تحصیلات خود را رها کرده و در شغل نقاشی اتومبیل مشغول به کار شد، تا در تأمين مخارج خانواده کمک حال پدر باشد، همواره در قبال همسایه ها و فامیل احساس مسئولیت می کرد و در مواقع بروز مشکلاتشان با مهربانی و عطوفت به کمک آنها میشتافت.
در اوقات بيکاري در فعاليتهاي مذهبي مسجد محل شرکت مي کرد و به ورزش فوتبال علاقه زیادی داشت، زمانی که به سن سربازی رسید، ابتدا دوران آموزشی خود را در شهر تبریز و پس از اتمام دوره آموزشی در منطقه دزفول مشغول خدمت شد، پس از پایان خدمت سربازی مجدداً به صورت داوطلبانه و در قالب نیروی بسیج به جبهه اعزام شد، در آخرین مرخصی که به دیدار خانواده خود آمده بود، خطاب به مادرش گفته بود، «مادر جان جبهه مانند قطعه ای از بهشت است که نمی دانی چه حال و هوایی دارد، مادرم کاش میشد تو را یک روز با خودم به جبهه میبردم تا از نزدیک عطر بهشت را استشمام کنی» این جوان با غیرت و عاشق شهادت، پس از آخرین وداع خود با خانواده در بیست و هشتمین روز از دی ماه سال 1365 به عنوان بیسیمچی فرمانده در حین عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد، روحش شاد وراهش پررهرو باد .
منبع : مرکز اسناد بنیاد شهید استان اردبیل
انتهای پیام /