برادر شهیدِحمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز
پنجشنبه, ۳۱ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۲۲
«رضا کمایی» برادر شهید «علی کمایی» با اشاره به اینکه شهدای حملات تروریستی از مظلومیت خاصی برخوردار هستند اظهار داشت: نباید قربانیان تروریست‌ها به فراموشی سپرده شوند.

نوید شاهد: هنوز هم وقتی از برادرش صحبت می‌کند بغض سنگینی در گلویش می‌نشیند و چشم‌هایش گریان و گونه‌هایش خیس از اشک می‌شوند. می‌گوید 4 سال است که با خاطرات برادرم زندگی می‌کنم. انگار که برای او زندگی به قبل و بعد از 31 شهریور 1397 تبدیل شده است؛ روزی که تنها برادرش را از دست داد. «رضا کمایی» برادر شهید «علی کمایی» است که این شهید والامقام از نیروهای شرکت نفت و بسیجی کادر بود و در جریان حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز سال 1397 به شهادت رسید. به مناسبت سالروز این واقعه با او گفت‌وگو کرده‌ایم.  

نباید قربانیان تروریست‌ها به فراموشی سپرده شوند

آخرین بار که برادرم را دیدم

رضا کمایی در گفت‌وگو با خبرنگار نوید شاهد خاطره آخرین بار که برادرش را دیده تعریف کرد: صبح 31 شهریور «علی» لباس نظامی پوشیده بود و قصد داشت به پادگان برود که با هم صبحانه خوردیم. اما در خلال صحبت‌هایش متوجه شدم که قصد دارد در مراسم رژه شرکت کند. من هم برای انجام کاری به آبادان راهی آبادان شدم. قبل از ساعت 9 از طریق تماس یکی از دوستان متوجه شدم مراسم رژه با تیراندازی به هم‌خورده است. او می‌دانست که علی شهید شده اما به من چیزی نگفت. سرآسیمه در حالی که دلشوره و نگرانی عجیبی داشتم خودم را به محل برگزاری رژه رساندم. در حین مسیر با افراد مختلفی تماس گرفتم که هیچکس جواب نمی‌داد تا اینکه پدرم به تماسم پاسخ داد و گفت که علی شهید شده است.

برادر شهید ادامه داد: اگر صبح 31 شهریور می‌دانستم آخرین بار است که علی را می‌بینم یک دل سیر تماشایش می‌کردم؛ اما حیف. او تنها برادر من بود و همیشه با هم بودیم تا این‌که علی آن روز برای همیشه من را تنها گذاشت.

بوی باروت و صدای آژیر آمبولانس در همه جا پیچیده بود

برادر شهید درباره زمانی که به مراسم رژه رسیده بود هم گفت: همه چیز آشفته و به هم‌ریخته بود و هیچ چیز حالت عادی نداشت. به یاد دارم که در آن محوطه بوی باروت و صدای آژیر آمبولانس همه جا را پر کرده بود. گوشه گوشه محوطه برگزاری مراسم رژه پر از زخمی‌ها و شهدا بود. نیروهای امدادی و مردم داوطلب هم خیلی کمک می‌کردند تا شرایط به حالت عادی برگردد.

قطرات اشک از چشم‌های علی سرازیر شد و در ادامه صحبت‌هایش گفت: به پزشک قانونی رفتیم که شهدا را به آنجا منتقل کرده بودند. همه شهدا مانند برادرم عزیز بودند. خیلی صحنه عجیبی بود درست مثل آن چیزی که در فیلم‌ها دیده‌ایم این شهدا مانند دسته گل به آرامی در کنار یکدیگر خوابیده بودند.

بزرگترین دلخوشی‌ام رفت

رضا اشک روی گونه‌هایش را پاک کرد و به صحبت‌هایش ادامه داد: علی، تنها برادر من و بهترین رفیقی بود که در زندگی داشتم. همیشه شاد و سرحال بود و همیشه با دیدنش انرژی می‌گرفتم. علی روحیه شوخی داشت و خاطرات شیرینی از او دارم. هر وقت که با او بودم از وجودش انرژی می‌گرفتم. من دوستی به غیر از علی نداشتم و حالا هم ندارم. من فقط برادرم را از دست ندادم بلکه بزرگترین دلخوشی‌ام رفت. به هر حال قسمت بر این بود که او برود و ما بمانیم.

شهادت بی‌حساب و کتاب نصیب کسی نمی‌شود

برادر شهید درباره علی گفت: بهترین وصف درباره شهید همان کلمه «شهید» است. انسان باید به درجه‌ای از کسب رضایت خداوند رسیده باشد تا برای شهادت انتخاب شود. برای همین کلمه شهید تعریف کاملی از برادرم و تمام شهداست. وقتی خدا کسی را برای شهادت برمی‌گزیند، دیگر ما در جایگاهی نیستیم که درباره او نظر بدهیم. اعتقاد دارم که شهادت بی‌حساب و کتاب نصیب کسی نمی‌شود.

نباید قربانیان تروریست‌ها به فراموشی سپرده شوند

رضا در پایان صحبت‌هایش با بیان اینکه شهدای حملات تروریستی از مظلومیت خاصی برخوردار هستند گفت: نباید قربانیان تروریست‌ها به فراموشی سپرده شوند. باید مظلومیت شهدای ترور را به گوش جهانیان برسانیم. از نظر قضائی مطلع بودن در یک پرونده تروریستی جرم است؛ حمایت همه جانبه از گروه‌های تروریستی که دیگر جای خود را دارد. کشورهایی که به تروریست‌ها پول و تسلیحات نظامی می‌دهند در جنایت‌هایی که آنها می‌کنند شریک هستند. باید تمام جوامع بین‌المللی دست در دست یکدیگر بدهند و با تروریسم مبارزه کنند.

خبرنگار: رضا افراسیابی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده