شهيدی كه حقوقش را بين فقرا تقسيم می‌كرد
پنجشنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۳۰
در سالروز شهادت سردار شهید «جعفر نونهال»، مروری بر زندگینامه ایشان می‌کنیم. وی فردی بود که حقوقش را بین فقرا تقسیم می‌کرد.
به گزارش نوید شاهد اردبیل، سردار شهید جعفر نونهال، چهارم تیر 1339 در روستای سرو آغاجی از توابع مشگین شهر به دنیا آمد و در 27 دی 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه به شهادت رسید. زندگی این شهید سرافراز را مرور می‌کنیم.
تولد و انتخاب اسم
وقتی در روستای سرو آغاجی، سومين فرزند موسی نونهال و اصطفا بديرزاده، متولد شد کسی باور نمی‌کرد سال‌ها بعد، اين فرزند پسر به يکی از مفاخر روستای سروآغاجی تبديل خواهد شد و نام خود را در صف ياران امام حسين(ع) ثبت خواهد كرد. موسی نونهال که قرآن خوان بود، جهت انتخاب اسم فرزندش متوسل به قرآن شد و نام فرزندش را جعفر گذاشت.
یادگیری قرآن
موسی در روستا به شغل کشاورزی و دامداری مشغول بود. آن زمان در روستای سرو آغاجی، شيخی بود که به بچه‌ها قرآن خواندن ياد می‌داد و همان معلم قرآن بود که به دليل نبوغ و استعداد جعفر، او را هميشه به پدرش سفارش می‌کرد. شیخ می‌گفت: جعفر هم نبوغ بالایی در آموختن دارد و هم بچه مودب و با معرفتی است و من مطمئن هستم که با هدایت قرآن، زندگی‌اش ختم به خیر می‌شود.
دوره ابتدایی و ثبت‌نام در مدرسه
جعفر نونهال دوران تحصيلی ابتدايی را در مدرسه روستای سروآغاجی شروع كرد و با موفقيت به اتمام رساند. ادب و رفتار خوبش او را محبوب همه دوستان و فاميل و همکلاسی‌ها کرده بود و این دوران بهترین روزهای زندگی خانواده بود. جعفر با اشتیاق تمام به مدرسه می‌رفت و انجام تکالیفش خاطراتی است که همیشه در ذهن خانواده مانده است.
دوره راهنمایی
دوران راهنمايی تحصيلی را در روستای تازه کند از توابع انگوت، درس می‌خواند و فاصله زياد محل سکونت و مدرسه را با موتورسيكلت طی می‌کرد. در خانواده‌ای هشت نفره زندگی می‌كرد اما با تمام ارادتی كه به خانواده‌اش داشت از سستی در قبال ادامه تحصیل، کسب دانش و ادای فرایض دینی نداشت.
انقلاب اسلامی
با آغاز مبارزات انقلاب اسلامی به همراه دوستانش در روستای محل زندگی‌شان يک گروه تشکيل دادند و بر روی بازوبندهايشان نوشته بودند: «لااله‌الاالله». در روستا راهپيمايی می‌کردند و برای تبليغ انقلاب اسلامی به روستاهای ديگر هم می‌رفتند. جعفر در جمع اهالی روستاها صحبت می‌کرد. اين محصل زرنگ، انقلابی پرشور روستای سروآغاجی در امر به معروف و نهی از منکر و ترويج نماز و روزه در منطقه يک فرد نمونه و يک انقلابی مؤثر بود.
دوران خدمت سربازی
بعد از اتمام تحصيلات به خدمت سربازی رفت و بعد از سپری کردن 12 ماه از خدمت سربازی مشمول عفو از خدمت شد و برگه پايان خدمت گرفت. در این دوران، هم دوره‌ای‌هایش می‌گفتند: نمونه یک سرباز انقلابی بود و این اخلاق و منش را در بین سربازان پادگان هم ساری و جاری کرده بود. به خاطر انقلابی بودنش مخالفانی هم داشت و به بهانه‌های کوچک توسط فرماندهانی که اعتقادی به انقلاب نداشتند اذیت می‌شد اما در اندیشه و باورش ثابت قدم بود و با ایمان بالا خم به ابرو نمی‌آورد.
مهاجرت خانواده به اردبیل و ادامه فعالیت‌های انقلابی
خانواده نونهال به اردبيل نقل مکان کرده و در محله ميراشرف ساکن شدند. در اردبيل با دوستی و رفاقت با نيروهای انقلابی و اعضای پايگاه بسيج محله از جمله علی محمدی، حسين فروزان، حمدالله باهنر و مير يدالله علوی به فعاليت‌های انقلابی خود سازمان داد و شب و روز نداشت. در تمام برنامه ها شرکت می‌کرد و در اندک مدتی در اردبیل فردی شناخته شده در جمع انقلابیون شده بود.
عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
جعفر به عضويت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. تمامی وقت خود را صرف سپاه کرده بود و آرزو می‌کرد که در راه انقلاب اسلامی و امام خمينی (ره) هزاران بار جانفشانی کند. علاقه خاصی به اطاعت از رهبری و مبارزه با دشمنان اسلام داشت. با منحرفين و مروجين فساد و فحشا و قمار در محلات به شدت برخورد و تأکيد می‌كرد که می‌بايست انديشه‌های امام خمينی(ره) در جامعه، ساری و جاری شود.
ازدواج و تشکیل خانواده
با واسطه قراردادن خواهر کوچکش، با خانم مينا سعادتی که هم ولايتی‌شان بود ازدواج و ضمن تهيه اسباب و اثاث زندگی و با برگزاری يک مراسم ساده، زندگی مشترک خود را آغاز کرد. همراه با شريک زندگی خود در خانه پدری‌اش زندگی می‌کرد. احترام خاصی به همسرش قائل بود و او را از صميم قلب دوست داشت.
آرزوی شهادت و حضور در جبهه
جعفر، شهادت در راه ايران و انقلاب اسلامی را برگزيده بود و مدام از شهادت می گفت. يک روز قرآن به دست گرفت و رو به درگاه خداوند گفت: «خداوندا به لطف و کرم حضرت فاطمه زهرا(س) مرا اسير دشمن نکن و مجروح و جانباز نگردان. خداوندا شهادت را نصيب من کن... .» او که معتقد بود ايستادگی در مقابل دشمن، تنها راه پاسداری از اسلام، ناموس، شرف و خون شهيدان انقلاب اسلامی است لحظه‌ای ميدان جنگ را خالی نمی‌گذاشت و آشنايان و فاميل و اهالی محله را به حضور در جبهه ترغيب و سفارش می‌کرد که همه پايبند اسلام و مقام رهبری باشند.
همه حقوقش را بین فقرا تقسیم می‌کرد
از سپاه حقوق می‌گرفت و با اجازه پدرش کليه حقوق خود را بين فقرا و مستضعفين تقسيم می‌کرد و به پدرش می‌گفت حالا که خداوند به ما توانایی مالی بالایی داده است بايد به فقرا کمک کنيم. او با خريد لوازم خانگی و ديگر مايحتاج زندگی برای افراد بی‌بضاعت، از آنها دستگيری می‌کرد. صبر و توکل هميشگی او به خداوند متعال و تعريف و تمجيدش از افرادی که حسن اخلاق و ايمان واعتقاد داشتند باعث شده بود که محبوب همه باشد.
شهادت
بزرگترين آرزوی جعفر شهادت در راه خدا بود و در تاريخ 1365/10/27 در عمليات کربلای 5 و در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به آرزوی ديرينه‌اش رسيد. پيکر پاک اين شهيد در گلزار شهدای محله ميراشرف به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/
نظر شما
