برادر شهید «اسماعیل برهانی» نقل می‌کند: «دوست داشتیم در خانه تلویزیون داشته باشیم. اسماعيل مسئول كميته خدمات‌رسانی بود. گفتم: داداش! ما رو هم در قرعه‌کشی شرکت می‌دین؟ گفت: «هیس س س! دیگه چی؟ گفتم: مگه حرف بدی زدم؟ گفت: آره! الان جنگه و ما باید توقع‌مون رو کم کنیم. بدون تلویزیون هم می‌شه زندگی کرد.»

نحوه برخورد با بیت‌المال در سیره شهید «اسماعیل برهانی»

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید اسماعیل برهانی فرزند یوسفعلی، پنجم تیر ۱۳۳۷ در شهرستان سمنان در یک خانواده مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت. تحصیلات ابتدایی‌اش را در دبستان رودکی، مطهری فعلی پشت سرگذاشت. بعد از پایان راهنمایی، دبیرستان را در مدرسه شهید بهشتی گذراند و در رشته طبیعی دیپلم گرفت. اسماعیل به پدربزرگش علاقه خاصی داشت و بیشتر وقت‌ها در منزل او بود. سه ماه تعطیلات تابستان که اوقات فراغت دانش‌آموزان بود، او سرِ کار می‌رفت تا خرج تحصیلش را درآورد.

لبیک به امام زمان

پدرش راهنمای خوبی برای او بود تا در خط مذهبی هدایت شود. در مبارزه مردم علیه رژیم طاغوت، او همگام با آن‌ها در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. وی در اوایل سال ۵۷ به خدمت سربازی رفت. دوران آموزشی را در مشهد گذراند. بعداً عضو سپاه دانش شد و به یکی از روستا‌های همدان رفت. یک سال از سربازی‌اش گذشته بود که امام خمینی (ره) دستور داد سربازان به خانه‌شان باز گردند.

نحوه برخورد با بیت‌المال

او چند ماهی در کارخانه نمک کار کرد در سال ۵۸ وارد بنیاد مسکن شد. با تشکیل پایگاه بسیج شهید دستغیب محلات، او عضو شد و مدتی مسئول تدارکات پایگاه بود. در آنجا تلاش شبانه‌روزی می‌کرد و با اخلاق خوبی که داشت، افراد زیادی را جذب می‌کرد. هم‌زمان مسئول کمیته خدمات‌رسانی در محلات سمنان شد و اجناس مورد نیاز را از طریق مسئولان شهر دریافت می‌کرد و به افراد نیازمند می‌رساند. برادر اسماعیل نقل‌ می‌کند: «دوست داشتیم در خانه تلویزیون داشته باشیم. اسماعيل مسئول كميته خدمات‌رسانی بود. کالا و اجناسی را که می‌آوردند، قرعه‌کشی می‌کردند و به افراد نیازمند می‌دادند. یک روز گفتم: داداش! اگه این بار تلویزیون آوردین، ما رو هم در قرعه‌کشی شرکت می‌دین؟» انگشتش را روی لبش گذاشت و گفت: «هیس س س! دیگه چی؟» گفتم: «یعنی چه؟ مگه حرف بدی زدم؟» گفت: «آره! الان جنگه و ما باید توقع‌مون رو کم کنیم. بدون تلویزیون هم می‌شه زندگی کرد.» در وقت بیکاری به مطالعه می‌پرداخت. به تلاوت قرآن علاقه زیادی داشت. اسماعیل در عید غدیر ۶۲ ازدواج کرد که ثمره ازدواجشان دو فرزند پسر است.

بیت‌المقدس میعادگاهش بود

وی در چند مرحله از طریق سپاه به جبهه رفت. در سال ۶۰ به دارخوئین اعزام شد. در عملیات والفجر هشت شرکت کرد و در این عملیات مجروح شد. مسئولیتش کمک تیربارچی بود. سرانجام در هفتم بهمن ۱۳۶۶ در عملیات بیت‌المقدس دو، در منطقه گوجار، با برخورد تیر مستقیم دشمن به سر شهید و مفقودالاثر شد. بعد از سه ماه پیکرش پیدا شد و در گلزار شهدای امامزاده اشرف سمنان آرام یافت.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده