شهید عبدالاحد سلیمانی؛
در وصیت‌نامه شهید اردبیلی «عبدالاحد سلیمانی» می‌خوانیم: ای برادر و خواهر محصل، با درس خواندن خود راه شهدا را ادامه بدهید.

به گزارش نوید شاهد اردبیل، شهید عبدالاحد سلیمانی، دوم بهمن 1344، در روستای سلطان‌آباد از توابع شهرستان اردبیل به دنیا آمد. پدرش برات، کشاورز بود و مادرش صدیقه نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم فروردین 1362، در عملیات والفجر1، با سمت خدمه خمپاره انداز در شرهانی توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

با درس خواندن خود راه شهدا را ادامه بدهید

وصيت نامه شهيد عبدالاحد سليماني:
الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون.
آنانکه ايمان آوردند و از وطن خود هجرت کردند و در راه خدا با جان و مال خود جهاد مي‌کردند آنان را بلندترين درجات نزد خداوند دارند همانا آنان رستگارند.
اگر من به فيض شهادت رسيدم هيچ کس براي من گريه نکند و سياه نپوشند و عوض آن به امام دعا کنيد و فرج امام زمان را از خدا درخواست کنيد به همه دوستان و آشنايان توصيه مي‌کنم که دعا و نماز را فراموش نکنند، به خصوص در نمازهاي جماعت و جمعه شرکت کنند چون در جماعت انسان آگاه مي‌شود.
اي پدر و مادري که اين وصيت را مي‌خوانيد در تربيت کودک خود و ياد دادن قوانين اسلام ازکوچکي به فرزند خود غافل نباشید به او قرآن ياد بدهيد و او را آماده کنيد که فردي مفيد براي اسلام باشد. اي برادر و خواهر مساجد را ترک نکنيد، مساجد را پرکنيد، کلاسهاي عقيدتي در آن بگذاريد و مردم را آگاه کنيد.
پدر و مادر عزيزم، مبادا در سوگ من ناراحتي کنيد. اگرناراحت شويد برويد نزد پدر و مادر بقيه شهدا و از آنها درس صبر بگيريد. پدر و مادر عزيزم به حزب الله کمک کنيد. چه ازنظر مادي و چه از نظر معنوي. پدر و مادر عزيزم، براي من در خانه يک پرچم آويزان کنيد و موقعي که جنگ تمام شد و انتقال خون همه شهيدان گرفته شد آن را برداريد تا دشمن بفهمد که مردم ما تا انتقام خون شهيدان را نگيرند از پا نمي‌نشينند و سخن ديگر من با محصلين عزيز است. اي برادر و خواهر محصل: با درس خواندن خود راه شهدا را ادامه بدهید و بارور کردن اقتصاد کشور ضربه‌اي بزرگ به ابرقدرتها بزنيد. درس را فراموش نکنيد. زيرا اگر شما درس را ول کنيد ضد انقلاب ضد، انقلاب خائن درس مي خواند و پست و مقام کشور به دست آنها مي افتد. شما اي معلمين عزيز، فرزندان اين انقلاب خونبار را درس دهيد و آنان را تربيت کنيد تا انشاءالله بتوانند وارث زمين شوند. اي پدر و مادر مرا حلال کنيد و مرا ببخشيد و بر کنار قبر من يک فاتحه بخوانيد و قبر مرا در کنار قبر شهيدان و اگر جا نباشد در کنار قبر بابا جانم دفن کنيد. اميدوارم همه مسلمانان سراسر کشور آنهايي که در پشت سر من حقي دارند مرا ببخشند و اي خواهر و اي برادرم که ناراحتيها کشيده‌ايد و غمها و غصه خورده‌ايد اميدوارم که مرا حلال کنيد و اي خواهر عزيزم قسم به خون شهيدان زياد گريه نکنيد و اي عموهايم که در راه من زحمت کشيده‌ايد اميدوارم مرا حلال کنيد. و بعد از شهادت من به پدر و مادرم دلداري بدهيد که زينب چگونه تحمل کرد. و اي مادر بزرگم و اي دائي عزيزم مرا حلال کنيد و زياد گريه نکنيد و اي دائي عزيزم بر جنازه من حاضر شويد و مرا بعد از دفن يک حمد و سوره‌اي بخوانيد تا امام حسين در کنارم بيايد. لباس سربازي مرا به جبهه‌ها دوباره بفرستيد تا رزمندگان اسلام از آن استفاده کنند و کتابهاي مرا به سپاه پاسداران تحويل دهيد تا مردم از آنها استفاده کنند و لباس ديگر مرا در کنار کمد نگهداري کنيد. والسلام من سربازامام زمان هستم.
جنگ ، جنگ تا پيروزي
وصيت نامه برادر عبدالاحد سليماني اعزامي از اردبيل روستاي سلطان آباد.

 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده