قلمی که ادای دِین می‌کند
دوشنبه, ۰۹ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۰۸
شهاب الدین وطن دوست، جانباز و از یادگاران دوران دفاع مقدس است که عشقِ به همرزمان شهیدش باعث شد تا قدم در مسیر نگارش شعر و خاطره در حوزه ایثار و شهادت بگذارد.
به گزارش نوید شاهد اردبیل، شهاب‌الدین وطن‌دوست، نویسنده و جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی است که در روستای سیابکندی منطقه خروسلوی مغان در استان اردبیل به دنیا آمده است. وی در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده و مدرک دکترای خود را در این رشته اخذ کرده است. این شاعر و نویسنده اردبیلی، بازنشسته آموزش و پرورش بوده و علاوه بر تالیف چندین کتاب در حوزه ایثار و شهادت، در دانشگاه‌های اردبیل نیز مشغول به تدریس است. وی گفتگویی داشته که مشروح آن را می‌خوانید:
ادای دِین به دوستان و همرزمان شهید
کتاب‌هایی که تالیف کردم، تنها مربوط به حوزه دفاع‌مقدس نیست و کتاب‌های بسیاری در حوزه شعر و ادب فارسی تالیف کرده‌ام اما به دلیل اینکه خود،م بازمانده‌ای از دوران دفاع‌مقدس هستم و همواره حسرت این را داشتم که از دوستان شهید خود عقب ماندم، حس کردم که رسالت و وظیفه‌ای بر دوش دارم تا با تالیف خاطرات و اشعاری از همرزمانِ شهید خود، دِینم را نسبت به آنها ادا کرده باشم و بعد از چندین سال متوجه شدم خواست خداوند این بوده تا من با نوشتن شعر و خاطرات شهدا، وظیفه دیگری بعد از دوران جنگ عهده‌دار شوم.
زنده نگه داشتن یاد شهدا
رمان جنگ و صلح اثر تولستوی، نتیجه یک شب مقاومت مردم مسکو است و ما که هشت سال در دفاع‌مقدس جانفشانی و ایثار و شجاعت رزمندگان را دیدیم، باید آثاری ارزشمند و در شان شهدا و جانبازان تالیف کنیم و با نقل قول از خاطرات آنها، تا جایی که ممکن است نام و یاد آنها را زنده نگه داریم؛ همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، کم از دفاع مقدس نیست. اولویت ما در روایت ایثار رزمندگان و شهدا باید حفظ اصالت و صداقت در گفتار و نوشتار باشد و تمامی وقایع، به دور از اغراق و مبالغه، اعم از عاطفه و احساسات در جبهات جنگ، به طور صحیح در ذهن مخاطب جای بگیرد تا نسل امروز نیز متوجه این شجاعت‌ها در میادین جنگ باشند.
از همان دوران دفاع‌مقدس و از زمان عملیات‌های جنگ در دزفول بین سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۵، نوشتن شعر در حوزه دفاع‌مقدس را شروع کرده و اولین اثر مجموعه اشعار خود با زبان ترکی و فارسی را تحت عنوان «پرواز تا خدا» در سال ۱۳۸۴ به چاپ رساندم. مجموعه‌ای از اشعار منتخب ۳۰ سال گذشته را در این کتاب به چاپ رساندیم و این اثر به عنوان اولین کتاب در حوزه شعر دفاع‌مقدس به چاپ رسید. علاوه بر آثار مربوط به شعر، کتاب‌هایی در مورد یاد و خاطره شهدا و زندگینامه آنها نیز در مصاحبه با جانبازان یا مادران شهید به چاپ رسیده که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به «زنگ شهادت» اشاره کرد که کتاب بسیار ارزشمندی برای من است، چون به ۱۷ نفر از همرزمان شهیدم مربوط میشود. همچنین «بلاجویان دشت کربلا»، زندگی نامه جانبازان ۷۰ درصد، «چشم در چشم فاو» مجموعه اشعار فارسی دفاع‌مقدس و «آسمان چه رنگی داشت؟» خاطرات آزاده، عطا محمدزاده که مربوط به دوران اسارت او هست، از جمله این آثار هستند و در مجموع کل کتب چاپ شده ۲۰ جلد بوده که از این تعداد، ۱۲ جلد مربوط به حوزه دفاع‌مقدس است.
بنده به عنوان مجری طرح سرگذشت‌پژوهی شهدای اردبیل فعالیت می‌کنم و زندگینامه بیش از ۵۰۰ نفر از شهدای گرانقدر اردبیل را به دیده قلم آوردم که هزار و ۷۰۰ شهید مربوط به شهرستان بوده و ۳ هزار و ۴۰۰ شهید در کل استان است؛ از این‌رو در قالب بنیاد شهید با ارائه یک طرح از خانواده‌های هزار و ۷۰۰ شهید شهرستان اردبیل دیدار کرده و خاطرات آنها را نشر کردیم.
خاطرات والدین شهدا
خاطرات بسیاری از حضور در خانه شهدا برای گفت‌وگو با خانواده‌های آنها وجود دارد اما چندین مورد هیچ‌گاه فراموش نمی‌شوند. یکی از مصاحبه‌ها با مادر شهید علی طایفه‌نژاد که یکی از همرزمان من بود، در روستایی دور افتاد و در محل زادگاه شهید، با مادر او هم‌صحبت شدم. گاهی در بین سخنان خود که مربوط به فرزند شهیدش بود، سخنانی به اصطلاح «اوخشاما» می‌گفت و همزمان که داشت با من صحبت می‌کرد، زیر زبان و با لحنی متفاوت، فرزند شهیدش را مخاطب قرار داده و شعرهایی به زبان ترکی در وصف شهید می‌خواند.همین لحن خاص و ارتباط قوی مادر با فرزند شهیدش باعث شد تا در کتاب زنگ شهادت، زندگینامه این شهید را به همین صورت و با روایت‌های خاص مادرش تالیف کنم.خاطره دیگر که بسیار فراموش‌نشدنی است، مربوط به یک جانباز ۷۰ درصد هست که پس از جانباز شدن، فرزندی برایش به دنیا آمده که دارای معلولیت جسمانی و حرکتی بوده و این جانباز، به دلیل حجب و حیا فرزند را از دید همه پنهان کرده بود و مزایایی از طرف موسسه‌ها برایش نگرفته بود.بنیاد شهید و واحد مشاوره و خدمات، پس از اینکه من به معلولیت این فرزند جانباز اشاره کرده و موضوع را با آنها در ارتباط گذاشتم، حقوق قانونی و حق معلولیت او را برطرف کرده و اقدامات موثری برای درمان و اثربخشی این فرزند انجام دادند. لذا این خاطره نیز از جمله دیدارهای ماندگار من با رزمندگان و خانواده آنها بود که فراموش نمی‌شود.
وظیفه خطیر انتقال فرهنگ دفاع مقدس به نسل امروز
فاصله نسل امروز با دوران دفاع مقدس و رشادت‌های آن زمان باید برطرف شود، اما بیش از نسل امروز، متولیان امر و بازماندگان دفاع مقدس باید ارزش‌های دفاع مقدس را به جوانان انتقال دهند تا عظمت دوران جنگ و جانفشانی‌ها انتقال یابد. جنگ بیش از ۳۶ سال است که اتمام یافته و جوان امروز که ۱۸ تا ۲۷ ساله است درکی از جنگ ندارد پس باید در قالب موزه‌ها، فیلم، تئاتر و نمایش‌ها و ... این جوانان را به ۴۰ سال قبل انتقال دهیم تا عمیقا متوجه این جریان عظیم باشند.وقتی در کلاس درس و دانشگاه حضور داشته و برخی از جوانان نسبت به مسائل دفاع‌مقدس آگاهی آنچنانی ندارند و راغب به تحقیق و مطالعه هم نیستند اما برای مثال وقتی وضعیت جسمانی یک جانباز که به عنوان استاد دانشگاه مشغول است و مجبور به استفاده از اسپری تنفسی در کلاس است را می‌بینند، تحولی اساسی در آنها ایجاد میشود و کمی نسبت به حالت عدم‌آگاهی، بیدارتر می‌شوند و ارزش‌های به دست آمده از آن دوران را حفظ می‌کنند؛ پس باید با نشر و تبلیغ صحیح دفاع‌مقدس، راه رزمندگان دیروز را به نسل امروز نشان دهیم.
انتهای پیام/
نظر شما
