خاطره شهید نیکوئی

خاطره شهید نیکوئی
قسمت دوم خاطرات شهید «علی نیکوئی»

پاتوق قدیمی، وعده‌گاه دیدار پس از شهادت

دوست شهید «علی نیکوئی» نقل می‌کند: «چشم به چشمش دوختم. نور لامپ‌های حجله، زیبایی عکسش را چند برابر کرده بود. برگشتم علی را دیدم. اولش فکر کردم خیالاتی شدم، ولی مثل اینکه خودش بود. با لبخند گفت: هر وقت خواستی من رو ببینی بیا پاچنار، جلوی میدون ابوذر. سکوی پاچنار پاتوق دوستانه ما چند نفر بود. خواستم بپرسم: تو که شهید، شدی، چه جوری می‌یای؟»
طراحی و تولید: ایران سامانه