گفتگوی نوید شاهد با مادر شهید «مهدی علیپوربشری»؛
«با آغاز جنگ تحمیلی، فرزندم برای اجازه گرفتن نزدم آمد اما من مخالفت کردم. پسرم جواب داد:«نَنه، بذاری یا نذاری من میخام برم جبهه. چون تازه راهم را پیدا کردم و باید بروم». وقتی دید چهرهام ناراحت است شوخی کرد و گفت: نَنه 3 ماهه جبهه میرم و انشاءالله اگه سالم برگشتم برایم زن بگیر ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی علیپوربشری» از زبان مادرش تقدیم حضورتان میشود.