خاطرات مادر شهید «بهروز تبریزی زاده»
مادر شهید بهروز تبریزی زاده میگوید: «ما برای او مراسم ختم گرفتیم. چند روز بعد من در خواب دیدم که اسیر شده. از آنجائی که ترسیدم فکر کنن از عطوفت مادری این را میگویم، پس خوابم را برای کسی بیان نکردم. بعد از مراسم چهلمش که رفتیم به تهران از پدرش خواستم به هلال احمر برویم و خبر بگیریم.»