شهید "حنیف نصیری" در وصیتنامهاش مینویسد: این دنیا ارزش ندارد، ما باید از پیشگاه خداوند بخواهیم که در آن دنیا با شهدای صدر اسلام محشور شویم و از خانوادهام میخواهم برایم گریه و زاری نکنند، این سعادتی بود که باعث افتخار شد...
بعد از اتمام دعای کمیل با سعید به مزار شهدا رفتیم، به قطعه آخر که رسیدیم، سعید ایستاد. گفتم: سعید جان چرا ایستادی؟ گفت: مادر، اینجا که میبینی، خانه من است و مرا... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «سعید پایروند» است که تقدیم حضورتان میشود.
همزمان با سالروز شهادت شهید "غلامحسین محمدی" در وصیتنامه این شهید بزگوار میخوانیم: شهدا با اهدای خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند و به استکبار جهانی فهماندند که پیروان راه حسین(ع) هستند و زیر بار ظلم نخواهند رفت...
صدای گلوله ناصر توی هوا پیچید، یک دفعه دیدیم نیروهایی که جلوی ما و حدود دو گروهان و تقریبا دویست نفر میشدند، دستهایشان را بالا بردند و گفتند... آنچه میخوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «سید ناصر سیاهپوش» است که تقدیم حضورتان میشود.
او در سن ۲۰ سالگی گاهی در نماز، آنقدر به درگاه خداوند متعال گریه و زاری میکرد که مو بر تن من سیخ میشد و با خود میگفتم:... ادامه این خاطره از برادر شهید «علیاصغر جمشیدی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
شهید "مجید قنبری" در وصیتنامهاش مینویسد: ملت شهیدپرور سعى کنید همیشه در صحنه باشید زیرا اگر شما در صحنه نباشید، دولت به تنهایى هیچ کارى نمىتواند از پیش ببرد...
در آستانه سالروز تولد شهید "جعفر غفاریاصل" در وصیتنامه این شهید گرانقدر میخوانیم: ما تا آخرین نفس در سنگر عشق و شهادت ایستادگی میکنیم و تا خون در بدن داریم به جهاد خود ادامه خواهیم داد...
شهید "رحیم زارعی" در وصیتنامهاش مینویسد: باید هر لحظه از انقلاب اسلامى دفاع کنیم و در این راه به قدری خون پاک شهدا روى زمین جارى شود که ابرقدرتها را در خود غرق کند...
قبل از رفتنش به جبهه میخواستیم برایش عقد کنیم، گفتم بمان و بعد از سوم شعبان برو. گفت: مادر سوم شعبان ... ادامه این خاطره از مادر شهید «علی تاجاحمدیتبریزی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
همزمان با سالروز شهادت شهید "علیاوسط مهدی" در وصیتنامه این شهید گرانقدر میخوانیم: مبادا فکر کنید که پناه بردن به شهادت، فرار از زندگی است بلکه فرصت دستیابی به فوز عظیم شهادت را که عین سعادت است، غنیمت میشمارم...
شهید "علی اسماعیلی" در وصیتنامهاش مینویسد: شهدا روز قیامت سر پل صراط جلویتان را خواهند گرفت و آن موقع چه جواب دارید که بدهید؟! پس هوشیار باشید، با نفس خود مبارزه کنید و راه شهدا را ادامه دهید...
سفره هفت سین را انداخته بودیم، همه دور هم بودیم، فقط عبدالله نبود و احساس میکردم سفره هفت سینمان یه چیزی کم دارد، هاج و واج بودم که... ادامه این خاطره از مادر شهید «عبدالله ملکی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.