راز شهادت

راز شهادت
قسمت نخست خاطرات شهید «محمدباقر فخری»

راز نذر حضرت ابوالفضلش را پس از شهادتش فهمیدم

مادر شهید «محمدباقر فخری» نقل می‌کند: «سراسیمه به منزل آمد. مبلغی پول به من داد و گفت: بی‌زحمت این پول رو ببرین بندازین توی صندوق حضرت ابوالفضل. وقتی برگشتم حمام بود. وقتی راز آن پول و حمام کردنش را فهمیدم که خبر شهادتش را شنیدم.»

راز شهادت

برادرزاده شهید «علی‌اکبر ابراهیمی» نقل می‌کند: «عمو را دیدم که بالای سر شهید شیرعلی گریه می‌کرد. زیر لب چیز‌هایی می‌گفت؛ نامفهوم نامفهوم. یکی‌یکی با شهید وداع کردند و سوار اتوبوس شدند، ولی عمو... روز‌های مراسم اربعین شهید شیرعلی، هم‌زمان با مراسم هفت عمو شد.»

پوتین؛ راز شهادت یعقوب

نوید شاهد – مادر شهید "یعقوب اسفندی" نقل می‌کند: «روزی که آن یک جفت پوتین را به خانه آورد فراموش نمی‌کنم. گفت: این کفش‌های دوستم است که شهید شده. خانواده‌اش اطلاع ندارند؛ من آنها را آورده‌ام پایم کنم تا به شهادت برسم.» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید گران‌قدر دعوت می‌کند.
طراحی و تولید: ایران سامانه