«طومار صداقت»؛ خاطرهای از شهید فریدون حاتمی
به گزارش نوید شاهد اردبیل؛ شهر خالی از سکنه بود. اهالی بهخاطر موشکباران عراقی ها آن را تخلیه کرده و هر یک خود را به جایی رسانده بودند. خانه ها بی قفل و کلید، کوچه ها بی رهگذر، خیابان ها سوت و کور، در غرش موشکها و هجوم ویرانی، در فراق ساکنانش غریبی می نمود که دست تقدیر، اموال مردم را چگونه رقم خواهد زد؟! آیا همچون خرمشهر نمایش غارتگری دشمن را دوباره بر جان و تن خویش حس خواهد کرد؟
در اولین روز ورودمان به شهر در یکی از خانه های نسبتا بزرگ و مجهز استقرار یافتیم. منزل از هر نظر نشان میداد که صاحب متمکن و مرفهی داشته است. وسایل یدکی و ابزار های مختلف کشاورزی در انبار آن انباشته بود. نامه ای بر سر در ورودی خانه، نظر هر مهمان تازه واردی را به خود جلب میکرد. خطوطش گویای صداقت و خلوص انسانهایی بود که در یورش وحشیانه خصم، آن دم که حفظ جان را بر سودای مال و ثروت ترجیح داده، پای در گریز بی شتاب داشتند! لحظه ای درنگ کرده و نوشته بود:
«الف- تمام تجهیزات این خانه متعلق به کشور اسلامی است
ب- هر رزمنده ای از امکانات خانه همانند منزل خود استفاده نماید حلالش باشد.
ج- هرکس نماز بخواند و درستکار و با ایمان باشد و خلافی نکند حلالش باد.
د- تمام لوازم یدکی در خدمت کشاورزی منطقه است که انشاالله بعد از پایان جنگ از آن استفاده خواهد شد»
امضا: صاحب خانه
و حاتمی این نامه را طومار صداقت می نامید و چه نیک و جانانه در قبال حفظ و حراست اموال اهالی شهر احساس مسئولیت می نمود. تلاش بی وقفه او در این راستا ستودنی بود. بچهها بارها او را در پهنه همین صداقتش آزمودند.
تابستان گرم و سوزان خوزستان نیروهایی را که از مناطق سردسیر به اهواز و دزفول میآمدند، سخت رنج میداد. آتش دشمن نیز این حرارت طاقت فرسا را دوچندان می نمود. آبادان و دزفول زیر بمباران دشمن به آتش کشیده شده، بیشتر امکانات شهر و ساختمان ها از بین رفته بود. به فریدون پیشنهاد کردم بهتر است برای رفاه حال بچه ها از کولرهای گازی خانه های ویران استفاده کنیم. او آن را رد کرد و گفت: «اینها اموال مردم است و نمیشود بی اجازه صاحبانش مورد استفاده قرار داد»