امضای حضرت زینب (س) پای رضایت مادر

آقا رضای من 23 ساله 90 ساله بود، اگر کسی قهر می کرد مثل یک پیرمرد واسطه می شد همه را آشتی می داد مثلا وقتی جبهه رفت نرسید با همه اقوام خداحافظی کند اما با اون خواهرم که قهر بودند رفت خداحافظی کرد و گفت مادر چون با ایشان قهر بودی سعی کردم حتما از ایشان خداحافظی کنم.
امضای حضرت زینب(س) پای رضایت مادر
آخرین باری که آقا رضا مرخصی آمد و رفت، در خواب دیدم حضرت زینب(س) آمده و در حیاتمان نشسته و به من میگوید؛ شما حضرت زینب و فاطمه زهرا را دوست داری یا نه؟ من جوابشان را در حالیکه پوتینهای آقا رضا را در مقابلش میگذاشتم مرتب میگفتم من نوکرشان هستم و اینگونه حضرت زینب(س) از من امضا و رضایت شهادت پسرم را از من گرفت.
منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران