آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۸۳۸۲
۱۵:۴۸

۱۴۰۴/۰۵/۲۷
امیر خلبان شهید «محمد نوژه»؛

«پاوه»؛ شاهد صادق حماسه «شهید نوژه»

یکسال بعد شهید شدنش بود که دشمن، با «کودتای نقاب» که به نام او «نوژه» معروف شد، می خواست انقلاب شهیدان و امام را در نطفه خفه کند اما نام این امیر شهید و این آسمانی مرد تیزپرواز، مهر باطل بر این نقشه شوم و توطئه خائنانه زد. نام او نقاب از رخ دشمنان دین و میهن کنار زد و این شهید جنایت گروهکهای مسلح آشوبگر در غائله کردستان، شهیدی که با زبان روزه و ظهر داغ رمضان، خاکسترش آسمان را معطر کرد و از قله کوه «قشلاق»، به معراجی از آتش و خون تا خدا رفت، سال بعد، انگار دوباره نامش زنده شد تا یک پیروزی دیگر برای انقلاب را به تبرک نام یک شهید رقم بزند. و بدین ترتیب پایگاه سوم شکاری همدان، «پایگاه شهید نوژه» شد...


«پاوه»؛ شاهد صادق حماسه «شهید نوژه»

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، بیست و پنجم مردادماه 1358 روز ادای عهد عاشقی سر و جان باخته با معشوق است که با شهادت، به ملاقات پروردگارش شتافت و نامش پس از شهادت، در پیوند با یک حادثه تاریخی که یکی از معجزات انقلاب هم شد، جاودانه بر بلندای زمان درخشید. امیر خلبان شهید «محمد نوژه» نامی است هم خیلی آشنا و هم بسیار غریب... خیلی ها اسم «کودتای نوژه» را شنیده اند که اتفاقا همین هجدهم مرداد سالگردش بود. اما نمی دانند این اسم از پایگاهی آمده که به نام شهیدی است که یکسال پیش از آن کودتا و در جریان درگیری با ضد انقلاب در کردستان، حماسه آفریده و جانفشانی کرده بود و با زبان روزه و در ظهر داغ رمضان، از آسمان خونرنگ «پاوه»، پرواز خود را به افق اعلی و به بیکرانگی نور نگاه دوست، جاودانه ساخته بود. این شهید مظلوم اما سرافراز، یکسال قبل از این کودتا برای حفظ انقلاب و کشورش، جان فدا کرد اما کمتر از خود او چیزی شنیده ایم: از«محمد نوژه»؛ شهیدی که با دست قطع شده از اصابت گلوله به کابین و با زبان روزه، در رمضان خونین پاوه، جاودانه شد و امروز، روز پرواز آخر و ابدی اوست.

 

تیزپروازان عشقیم، آسمان، ماوای ماست...

 

«محمد نوژه» در هشتم فروردین ماه ۱۳۲۴ در تهران متولد شد. پدرش اکبر که مردی مؤمن و متدیّن و اهل مسجد بود، محمد را از همان دوران کودکی با تکالیف شرعی آشنا کرد. او پس از پشت سرگذاشتن دوران تحصیلی و دریافت مدرک دیپلم ریاضی، در سیزدهم مهرماه ۱۳۴۲ به استخدام نیروی زمینی ارتش درآمد. پس از گذراندن دوره‌های آموزش نظامی و دریافت درجه ستوان دومی، از آنجا که علاقه وافری به آموختن فن خلبانی داشت داوطلبانه به نیروی هوایی انتقال یافت و پس از طی آموزش‌های نظامی و موفقیت در آزمون‌های زبان انگلیسی و مهارت‌های تخصصی و پشت سر گذاشتن دوره‌های آکادمی پرواز و پرواز مقدماتی با هواپیماهای «پاپ» و «اف -۳۳ » در دانشکده پرواز، ۲۵ مرداد ۱۳۴۹به‌منظور تکمیل دوره خلبانی و پرواز با هواپیماهای پیشرفته جت شکاری، به کشور آمریکا اعزام شد و پس از طی دوره‌های تکمیلی پرواز و گذراندن دوره سامانه کنترل اسلحه در آمریکا و پرواز با هواپیماهای «تی-۴۱»، «تی-۶»، «تی-۳۷» و «تی-۳۸» به مدت ۵۵ هفته و دریافت نشان خلبانی در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۵۱ به ایران بازگشت و برای پرواز با هواپیمای «اف- ۴ » (موسوم به فانتوم) در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ به پایگاه سوم شکاری (شاهرخی) انتقال یافت و به جمع تیزپروازان نیروی هوایی پیوست.

 

روزانه بیش از 12 ساعت در ماموریت عملیاتی

 

محمد نوژه در دوران خدمتی‌اش همواره فردی با انضباط و برخوردار از دانش پروازی و مهارت‌های تخصصی و یکی از کارکنان ممتاز پایگاه به حساب می‌آمد به طوری که در بررسی خلاصه وضعیت خدمتی، در سال‌های ۵۶ الی ۵۸ به عنوان افسری پرکار که روزانه بیش از ۱۲ ساعت وقتش را به امور عملیاتی می‌پردازد و دو مورد تشویقی به علت جدیّت در امور محوله، از او یادشده است. فرمانده گردان یکم شکاری و گردان ۳۱ پایگاه سوم شکاری، رئیس شعبه عملیات مشترک، معاون عملیاتی پایگاه ششم شکاری، معاون دایره عملیات و افسر ستاد عملیاتی پایگاه از جمله مسئولیت‌های حساس و مهمی بوده است که او بر اساس جدیت و شایستگی و توانمندی و تدبیر خود بعهده گرفت.

 

از کیمیای عشق تو زر گشت خاک من...

 

با اوج گیری نهضت عظیم اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، در سال۱۳۵۶  نوژه چون تشنه‌ای که به آب زلال و گوارایی رسیده باشد جانی دوباره یافت. کیمیای انقلاب، مس وجود او را زر کرد و تحولی عمیق و معنوی در وجود او برانگیخت. با انقلاب همراه شد و آن را فرصتی برای اوج گیری و ارتقای روحی و اخلاقی خود ساخت. از همان اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب، دشمن با تحریک گروهک‌ها و ضد انقلاب داخلی در پی آن شد تا این نهال خدایی، برومند و بارور نشود.  نوژه که دست دشمن را بیرون آمده از آستین احزاب و گروهکهای تجزیه‌طلب و برانداز می‌دید، به دفاع از دست‌آوردهای انقلاب همّت گماشت. در همین زمان که گروهک‌های ضدانقلاب در شهرها و نقاط مختلف کشور در صدد بلوا و آشوب بودند و طرح و نقشه تجزیه ایران در سر می‌پروراندند و با این هدف به کشتار مردان و زنان و اطفال بیگناه می‌پرداختند، برای دفاع از کیان کشور، لحظه‌ای آرام و قرار نداشت.

 

«پاوه»؛ شاهد صادق حماسه «نوژه»

 

۲۳مرداد ۱۳۵۸ مهاجمان مسلح طرفدار حزب دموکرات کردستان و گروهی از عشایر وابسته منطقه با انواع سلاح‌های سبک، سنگین و خمپاره‌انداز به شهر پاوه حمله کردند. نیروهای ژاندارمری و نیروی‌های مردمی و پاسداران انقلاب پس از یک روز مقاومت، ناگزیر با ارسال پیامی در ۲۴ مرداد ۱۳۵۸ به مراکز فرماندهی خود، از سقوط شهر پاوه توسط مهاجمان مسلح خبر دادند. در بخشی از این پیام آمده بود که براساس برآوردهای انجام شده، مدت مقاومت شهر یک ساعت پیش‌بینی می‌شود؛ بر این اساس از مسئولین امر خواسته شده بود نیروهای ارتش را جهت سرکوب اشرار مسلح و دفع تجاوز به منطقه اعزام کنند. مهاجمان مسلح پس از محاصره و قطع کلیه خطوط ارتباطی و راه‌های زمینی و مسیرهای منتهی به شهر پاوه، در ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ وارد آن شهر شدند و با استقرار در ارتفاعات مشرف به پاوه و همچنین تصرف نقاط حساس شهر، کنترل اوضاع را در اختیار گرفتند. تنها نیرویی که همچنان به مقاومت سرسختانه در برابر هجوم بی‌امان چریک‌های مسلح ادامه می‌داد پاسگاه ژاندارمری، نیروهای مردمی و ستاد خودجوش سپاه پاسداران انقلاب شهر بود. در پی ارسال پیام مذکور، هیأتی مرکب از دکتر مصطفی چمران (معاون نخست‌وزیر و وزیر دفاع وقت) سرتیپ ولی‌الله فلاحی (فرمانده نیروی زمینی) و ابوشریف (معاون عملیاتی سپاه) برای بررسی اوضاع با سه فروند بالگرد که حامل مهمات و اقلام ضروری برای نیروهای ژاندارمری و سپاه بودند، بعداز ظهر ۲۵ مرداد ۱۳۵۸ عازم شهر پاوه شدند. درآن مأموریت پر مخاطره، هلی‌کوپتر حامل دکتر چمران مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در نتیجه، وی در محاصره مهاجمان مسلّح گرفتار آمد و دوشادوش نیروهای ژاندارمری و پاسدار به مقابله و مقاومت در برابر عناصر فریب خورده پرداخت و خاطرات ارزشمندی از شجاعت و دلیرمردی از خود به یادگار گذاشت. پایگاه سوم شکاری همدان که از قبل در جریان تحرکات گروهک‌ها در منطقه قرار گرفته بود و آمادگی انجام هرگونه عملیاتی را براساس دستور داشت، پس از مطلع شدن از ماجرا، با به پرواز درآوردن دو فروند هواپیمای شکاری «اف - ۴» بر فراز شهر و شکستن دیوار صوتی، لحظاتی پراضطراب را برای مهاجمان مسلح فراهم کرد تا زمینه حضور نیروهای مسلح خودی را آماده کند. سرگرد محمد نوژه که در محل پایگاه سوم شکاری مشغول به کار بود از جمله داوطلبانی بود که مامور شد تا در عملیات مربوط به آزادسازی پاوه همراه شود.

 

سیمرغ بی‌سریم که «عشق» است قاف ما...

 

روز 25 مرداد ۱۳۵۸ سرگرد خلبان محمد نوژه به همراه ستوان یکم خلبان بشیر موسوی (کابین عقب هواپیما) که برای پشتیبانی از بالگردهای نیروی زمینی ارتش و ستون اعزامی کرمانشاه به پاوه اعزام شده بود، پس از انجام عملیات، در حین انجام گشت‌های هوایی، هواپیمای آنها مورد اصابت آتشبار ضدانقلاب قرار گرفت و هواپیما از کنترل خارج شد؛ در حالی که دست راست خلبان کابین جلو(محمد نوژه) بر اثر اصابت گلوله به درون کابین قطع شده بود، متأسفانه هیچ یک از خلبانان فرصت استفاده از صندلی‌پران را نیافتند و هواپیما به کوه اصابت و در منطقه قشلاق بین پاوه و روانسر سقوط کرد. سرگرد خلبان محمد نوژه و بشیر موسوی، ظهر داغ 21 ماه رمضان، روز شهادت خورشید محراب و جان کعبه، مولای عاشقان، علی (ع) با زبان روزه به شهادت رسیدند. پس از شهادت این سیمرغ تیزپرواز آسمان شرف و شجاعت و شهامت، پایگاه سوم شکاری همدان به «پایگاه شهید نوژه» تغییر نام یافت.


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه