مروری بر زندگینامه شهید سرتیپ خلبان غفور جّدی اردبیلی
نوید شاهد - در سالروز شهادت سرتیپ خلبان غفور جدّی اردبیلی نوید شاهد اردبیل به روایت هرچند اندک از زندگینامه این شهید گرانقدر می پردازد. شهید سرتیپ خلبان غفورجدّی اردبیلی از خلبانان پرافتخار هوانیروز که مهمترین وصیتش این بود که دوست دارم بعد از شهادتم پرچم وطنم ایران کفنم باشد .

دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد

به گزارش نوید شاهد استان اردبیل؛ در سال 1324 در محله خیرال استان اردبیل کودکی قدم به عرصه هستی گذاشت و به این ترتیب شیر مردی دیگر از حماسه سازان جسور و شجاع این دیار متولد شد تا در آینده صحنه هایی جاودانه از حماسه و ایثار خلق نماید، پدرش حاج مظفر جّدی، راننده ترانزیت بود که به کشورهای خارجی سفر می‌کرد و مردی بسیار روشنفکر و علاقمند پیشرفت و تحصیل فرزندانش بود و مادرش حاجیه صالحه خانم که بعداز ازدواج، نام خانوادگی خود را به احترام همسرش به جدّی اردبیلی تغییر داد، با توجه به علاقه و اشتیاق و ایمان محکم مادر به خداوند و ائمه معصومین (ع)نام تک تک فرزندان خود را از اسامی خداوند انتخاب کرد، رحیم شکور و غفور و.....که همه فرزندان نیز باتوجه به تربیت بسیار عالی آنها به درجات بالای علمی دست پیدا کردند .

حاج مظفّر بچه هايش را در رفاه و ناز و نعمت بزرگ مي کرد و کاري مي کرد که آنها کوچکترين نيازي به کسي يا چيزي نداشته باشند، زندگي راحت و در آمد خوب و روشنفکري پدر که دنياديده بود باعث شد که فضاي خانواده براي رشد و تعالي فرزندان مهيا شود .

شهید غفور جّدی در مدرسه 13آبان شروع به تحصیل کرد و تا پایان دوره راهنمایی با معدل عالی فارغ التحصیل شد و باتوجه به تمکن مالی پدر ایشان منزلی در تهران تهیه کرده و وی به همراه برادرانشان برای ادامه تحصیل در تهران ساکن شدند، دوران دبیرستان را نیز با معدل عالی طی کرد و با ورود به نیروی هوائی جزء دومین گروه از کار آموزان خلبانی بود که دوره های آموزشی F5وF4 را گذراند، در سال 1342 دوره فانتوم را گذراند و خلبان زبده نیروی هوائی شد .

دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد

 خصوصیت اخلاقی و بارزشهید

 مادر شهید در گفتگویی اظهار می دارد؛ غفور دو خصوصیت بارز اخلاقی داشت که بسیار دوست داشتم، اول اینکه به حضرت سیدالشهدا امام حسین (ع) و شهدای کربلا بسیار ارادت و علاقه و تعصب داشت و دیگر اینکه به ایران و وطن خود بسیار عشق می ورزید و افتخار میکرد.

به همین دلیل هرکجای دنیا بود در ایام دهه اول محرم خود را به زادگاهش اردبیل می رساند و در عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی با شور و اشتیاق شرکت میکرد، مادر شهید می گوید غفور میگفت، مادر جان هر وقت مأموریتی به من محّول میشود اول با هواپیمای خود دوری بر بالای سر حرم مطهر آقا امام حسین (ع)و حضرت اباالفضل (ع) می زنم سلامی عرض میکنم و سپس به سوی اهداف از پیش تعیین شده حمله می کنم .


دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد

تبلور غیرت

غفور غیرت آذربایجان بود،آن زمان که دشمن مرزهای کشور را آماج حملات خود قرار داد، وی در جواب کسانی که پیشنهاد داده بودند، از رفتن به جبهه خودداری کند و زیاد جانش را به خطر نیندازد گفته بود، من سالها از پول این مردم درس خوانده ام، به آمریکا رفته وتحصیل کرده و خلبان شده ام و حالا که این مردم به من نیاز دارند، ناجوانمردی است اگر کوتاهی کنم و از جان مایه نگذارم. شهید خلبان غفور جدّی تنها خلبانی بود که در کشور آمریکا در مسابقه ای که تمامی خلبانان زبده دنیا در آن حضور داشتند، توانست در عملیاتی به نام "چهارراه مرگ" داوطلبانه شرکت نموده و بهترین نمایش هوایی را در پیش چشم حاضرین و سناتورهای معروف آمریکا به نمایش بگذارد .

جوان قدر شناسي بود هر کس به وي خوبي مي کرد درصدد جبران آن بر می آمد. به پدر و مادر و بزرگترهای خود احترام زیادی قائل می شد، از دوستان صمیمی وی شهید سرگرد خلبان ضیاءالدین ذاکر بود که همه ساله به اتفاق، از تهران یا بوشهر مرخصی گرفته و در ایام محرم در دسته سینه زنی محله خیرال اردبیل شرکت می کردند .

شهید جدّی با شروع جنگ تحمیلی وی در سمت فرمانده پرواز پایگاه هوایی بوشهر مشغول خدمت شد و در طول خدمت درخشان خویش حماسه های ماندگار و جاودانه ای از رشادتهای خود آفرید و سرانجام در حین عملیات بااینکه هواپیمای ایشان مورد اصابت گلوله های دشمن قرار می گیرد به کمک خلبان دستور می دهد که خودش را به بیرون پرتاب کند و خود را نجات دهد تا وی هواپیما را به ایران برساند. بنابراین در وضعیتی سخت و جانفرسا هواپیما را تا ماه دشت می رساند و بر فراز آسمان به خاطر عمل نکردن فشنگ صندلی نجات در تاریخ هفدهم آبان ماه سال 1359به مقام والای شهادت نائل می شود وبه خیل عظیم شهدای مظلوم تاریخ می پیوندد .

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده