در سالروز شهادت شهید «داوود کشاورز عباسی»
روز جمعه بود وقتي براي مجروحين ملاقاتي ميآمد اشك در چشمانم جاري ميشود من در بيمارستان تنها بودم كسي را نميشناختم. بغض گلويم را گرفته بود كه داشتم خفه می شدم . به خود می گفتم كه چرا من در اينجا تنها هستم ؟؟؟