بنیاد شهید - صفحه 6

داور جشنواره بین المللی موسیقی ایثار:

ترانه «دایه دایه» تاریخ انقضا ندارد

«بهزاد عبدی»، داور جشنواره بین المللی موسیقی ایثار گفت: ترانه «دایه دایه» تاریخ انقضا ندارد.

زندگینامه شهید «علی حسن نوری»؛

شهیدی که یک تنه مقابل چند گردان ایستاد

یکی از هم‌رزمان شهید «علی حسن نوری» می گوید: در حالی که نیروهایش زخمی و شهید شده بودند، هجمه دشمن گسترده‌تر و حلقه محاصره تنگ‌تر شده بود، یک تنه مقابل چند گردان ایستاد.

اجلاسیه شهدای فضیلت در خرم آباد برگزار می شود

اجلاسیه شهدای فضیلت روز دوشنبه دهم مهرماه در خرم آباد برگزار می شود.

در جشنواره بین اللمی موسیقی نوای مهر انجام گرفت؛

اجرای گروه شباهنگ از شهرستان ورامین

گروه کُر «شباهنگ» از شهرستان ورامین به رهبری «محمود درویشی» قطعه «ایثار و شهادت» که برگرفته از نغمه‌های عاشورایی هست را در جشنواره بین المللی موسیقی نوای مهر اجرا کردند.

فراخوان دریافت آثار نویسندگان نوقلم منتشر شد

فراخوان دریافت آثار نویسندگان نوقلم در حوزه ایثار و شهادت منتشر شد.

برگزیدگان جشنواره بین المللی موسیقی ایثار معرفی شدند

برگزیدگان جشنواره بین‌المللی موسیقی ایثار، نوای مهر در لرستان پنجشنبه سیزدهم مهرماه با حضور مسوولان در سالن شهید آوینی مجموعه ارشاد خرم‌آباد مشخص شدند.

زندگینامه شهید «صیدعباس احمدپور»؛

شهیدی که برای معامله با خدا همه چیز خود را فدا کرد

شهید والامقام «صیدعباس احمدپور» مأموریت بزرگ الهی را که به عهده گرفته بود با تمام وجود درک می‌كرد. او با خدا معامله کرد و از همه چیز خود گذشت و بر روی عقیده ی مذهبی‌اش جان شيرين خود را برای مکتبش در طبق اخلاص گذاشت.

وصیتنامه شهید «صیدعباس احمدپور»؛

زرق و برق دنیا شما را از ولایت دور نکند

شهید «صیدعباس احمدپور» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: شما امت حزب الله و پشتيبان ولايت وفقيه باشيد و از اين ديوار و حصين و سد آهنين مدد جوئيد و طوری عمل نكنيد كه توجه به زرق و برق چند روزه دنيا شما را ازولايت و رهبری دور كند و قدر ولايت را بدانيد اگر در كنار امام نباشيد، اباعبدالله را تنها گذاشته‌ايد.

مادر شهید «حجت اله یخچالی» چشم از جهان فرو بست

مادر شهید هنرمند «حجت اله یخچالی» دار فانی را وداع گفت.

مادر شهید «حشمت اله عزیزپور» آسمانی شد

مادر شهید «حشمت اله عزیزپور» دار فانی را وداع گفت.

زندگینامه شهید والامقام «محمد مرادی»؛

شهیدی که در میدان مین، گلوله باران شد

شهید «محمد مرادی» به تنهایی منطقه‌ای را که به گروهان کربلا محول شده با کمک عده‌ای از برادران پاکسازی می‌کند و بعد نیروی تحت امر خود را در آنجا مستقر می‌کند. نیروهای بعثی که از محل استقرار گروهان ایشان مطلع می‌شوند آنجا را گلوله باران می‌کنند.

معرفی کتاب؛

من با علی‌آقا زنده‌ام

«من با علی آقا زنده ام» عنوان کتابی به قلم «لیلا غلامی» است که در حوزه دفاع مقدس تدوین و به چاپ رسیده است.

آلبوم تصاویر رزمندگان استان لرستان «5»

استان لرستان در طول دوران دفاع مقدس 6300 شهید تقدیم انقلاب نموده است که رشادتها و فداکاری‌های زیادی در عملیاتهای مختلف از خود نشان دادند. در ادامه تصاویری از رزمندگان و شهدای استان لرستان را می‌بینید:

وصیتنامه شهید «میرزاحسین درویشی»؛

سند/اگر من شهید شدم در مصیبتم صبر کنید

شهید والامقام «میرزاحسین درویشی» سوم ارديبهشت 1339، در روستای چشمه درگاه از توابع شهرستان ازنا به دنيا آمد. پدرش علی‌اكبر، كشاورز بود و مادرش سارا نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. بنا بود. سال 1360 ازدواج كرد و صاحب يک پسر شد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. هجدهم آبان 1361، در اهواز به شهادت رسيد. مزار او در زادگاهش واقع است. تصویر وصیتنامه این شهید گرانقدر در ادامه آمده است:

وصیت‌نامه شهید «سیدمصطفی میرشاکی»؛

عقب ماندن از امام هلاكت و نابودی را به دنبال خواهد داشت

در وصیت‌نامه شهید «سیدمصطفی میرشاکی» آمده است: عقب ماندن و جلوتر از امام حركت كردن هلاكت و نابودی را به دنبال خواهد داشت.

وصیت‌نامه شهید «آزاد قبادی»؛

ما برای اعتلای اسلام جانفشانی می‌کنیم

شهید «آزاد قبادی» در فرازی از وصیت‌نامه خود نوشته است: ما امروز به ياری فرزندت روح الله كه برای همان هدف به پا خواسته و برای اعتلای اسلام عزيز به پا خواسته‌ايم و تا آخرين قطره خون جانفشانی می‌كنيم.

خاطره ای از شهید «حشمت الله قلی» لونی به نقل از مادر شهید؛

جایی را به جز بسیج ندارم

مادر شهید «حشمت اله قلی» می گوید: پسرم هنگام ظهر به منزل آمد. از او پرسیدم تا به حال کجا بودی؟ در پاسخ به من گفت: «به جز بسیج جایی را ندارم.» حشمت اله کم و بیش فعالیتهایش را در بسیج به مدت دو سال انجام داد و سپس راهی جبهه شد.

خاطره شهید «میرزاعلی دریکوند» به نقل از همرزم شهید؛

شهدا حیّ و حاضرند

همرزم شهید «میرزاعلی دریکوند» می‌گوید: وقتی شهید به خوابم آمد همان چهره معصومانه را داشت. آه از نهادم بلند شد، با زمزمه فاتحه آیاتی از کلام خدا را واسطه قرار دادم شاید از سر تقصیرم بگذرد. شنیده بودم شهدا حی و حاضرند و امروز این شنیده بر من حجت شد.

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛

یک آبادی عزادار شهادت پسرم شد

مادر شهید «نظرعلی کریمی» می‌گوید: به خدا فرزندم خیلی عزیز بود که موقع شهادتش همه آبادی‌های اطراف عزادار شدند چون هرچه داشت به افراد ضعیف می‌بخشید حتی اگه در جیبش ۵ تومن بی‌ارزش هم بود آن را می‌بخشید و می‌گفت خدا بزرگ است.

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛

پسرم مثل فرشته‌ها بود

مادر شهید «اسداله بیات» می گوید: اخلاق پسرم خیلی خوب بود. وقتی من دیر به خانه می آمدم خودش غذا درست می‌کرد. اسداله برای من مثل فرشته‌ها بود. وقتی شهید شد یک چادر مشکی روی پیکرش انداختیم و یک تکه یخ هم گذاشتیم روی جگرش چون خودش وصیت کرده بود یخ بگذارید که اگر مادرم ناراحتی و گریه کرد من جگرم آتش نگیرد.