پدر شهید «محمدرضا ریاضی» در گفتگو با نوید شاهد بیان کرد: «این یک وظیفه قانونی است که یک جوان باید به میهنش خدمت کند. پسرم هم وظیفهاش را انجام داد؛ ولی برای انجام وظیفه جانش را داد.شهادت پایان وظیفهاش بود.»
شهید ی که در آزادسازی مهران و در فرماندهی تیپ «امام حسین (ع)» لشکر 41 ثارالله کرمان، آنهمه حماسه و فداکاری کرده، شهید ی که نزدیکترین همراه و همرزم «حاج قاسم سلیمانی» است و در وصیتش مینویسد که سلاحش را تحویل او دهند، باید هم آنهمه کرامتهای شگفت پس از شهادت به ظهور برساند. این معاف از خدمت قبل انقلاب، قسمتش بود که جانشین و قائم مقام بزرگمردی چون «سردار دلها» شود و حاج قاسم وصیت کند اگر شهید شد، او فرمانده لشکر شود. شهید ی که فرماندهش او را به تنهایی، «یک لشکر» توصیف کرده بود!...
«هاشم» بود و مثل «قمر بنی هاشم»، بی دست و پاره پیکر و با چشمهایی غرقه به خون، به ملاقات دوست شتافت، در حالی که در مقام مسئول یکی از محورهای عملیاتی و فرمانده »تیپ امام حسن مجتبی (ع)» در عملیات کربلای 5 مشغول ارائه گزارش به فرماندهی لشکر بود. فقط شهادت و دیدار معشوق میتوانست او را از جبهه جدا کند. هیچ چیز حتی ازدواج، مانع از حضورش در جبهه نشده بود. جبهه رزمگاه او نبود. معبدش بود و معراجگاهش...
کتاب «علمدار» زندگینامه داستانی برگرفته شده از زندگی سردار شهید «بابا ساعی» از فرماندهان شاخص آذربایجان غربی است که به نویسندگی «حسین غفاری» نگارش شده و به چاپ رسیده است.
یادواره شهدای کارمند شهرداری های استان آذربایجان غربی با حضور مسئولین استانی و شهرستانی و مدیرکل بنیاد شهید و امورایثارگران استان و جمعی از همکاران و خانوادهای معظم شاهد و ایثارگر در سالن آمفی تئاتر شهید رخشاء اداره برق ارومیه برگزار شد