اسارت - صفحه 19

آخرین اخبار:
اسارت

«حماسه های ناگفته» اسیران از زبان سیدآزادگان (3)؛ پيرمردي شجاع و لايق شهادت

نوید شاهد: عصر بود كه صداري سوت آمار زده شد. دستهْ‌پنجاه نفري ما به صف ايستاده بودند. چند افسر عراقي از روي ليست نام بچه را مي خواندند و بعد از شناسايي مختصر:"سب الامام"!! فقط همين يك جمله را مي خواستند:" به امام توهين كنيد تا از شكنجه در امان بمانيد."

خاطرات آزاده حبیب الله اسدی/ تلخ‌ترین خاطره خبر فوت امام(ره) بود

خبر فوت امام را که شنیدیم بچه‌ها در یک سکوت خفه‌کننده فرو رفتند و با بغض به همدیگر نگاه می‌کردند. حتی بعضی از عراقی‌ها که مجذوب چهره روحانی حضرت امام بودند نیز حالت غم داشتند.
"زنان و اسارت" در گفت وشنود شاهد ياران با آزاده معصومه آباد

عراقي ها مي گفتند، اينها زن هستند، اما خلق و خوي زنانه ندارند...

از اقامت دائم در زندان فهميدم كه آنها فكر مي كنند اطلاعاتي داريم و نمي خواهيم اين اطلاعات را به آنها بدهيم و بايد در زندان بمانيم چون اگر آنها موفق به گرفتن اطلاعات مي شدند، شايد ما را به اردوگاهي ديگر منتقل مي كردند. آنها مي گفتند اگر حرف بزنيد، ما حق نداريم شما را اسير كنيم و شما را آزاد مي كنيم. البته بعيد مي دانستم ما را از بغداد آزاد كنند. بيشتر يك ترفند بود. آيا دشمن از شما استفاده تبليغاتي كرد؟ اصلاً از ما نااميد بود، يعني برخوردي كه با دشمن داشتيم به شكلي شده بود كه غرور دشمن را جريحه دار كرده بوديم، به طوري كه به برادران گفته بودند، اينها زن هستند، اما خلق و خوي زنانه ندارند. آدمهاي خشني هستند.

عکس/ جانباز هفتاددرصد و آزاده علی حاتمی تاجیک

علی حاتمی تاجیک می گوید: تجربه کابل و شکنجه ها با ما آموخته بود. کار فرهنگی کنیم، محک تجربه را برای بهبود شرایط زندگی بکار بگیریم و با ورزش اسارت را ببریم.
به مناسبت روز خبرنگار؛ برادر «كاظم اخوان» از غربت از او مي گويد

کاظم اخوان که بود؟ نگاه متعالي به هنر راز پديده عكاسي جنگ

در کنار شهيد چمران در بيش از 70عمليات و نبرد خطرناک با دوربين عكاسي و فيلمبرداري در گرماگرم نبرد حضور مي‌يافت. او در بيشتر مأموريتهاي جنگي در کنار دکتر چمران بود و ارتباط بسيار صميمي با او داشت

در آستانه زندان

نوید شاهد: فردا به قبرستاني خواهيم رفت كه عراقي ها مي گويند جواد درآن جا دفن شده است . امروز دروزارت امور خارجه عراق جلسه اي با حضورمقامات سياسي ايران و عراقي برگزارشدو دوطرف حرف هايي ردوبدل كردند.

سال های بدون او

نوید شاهد: "الان چهل و يك سالش است . وقتي اسيرشد سي سالش بود." طوري حرف مي زد كه انگار جواد زنده است .مادر است ديگر و چه چيز او را زنده نگه داشته درتمام اين سال ها جز اميد به روزي كه جواد بازگردد.

سال هاي غربت تندگویان

نوید شاهد: چه دليل داشت كه جواد را در سال هاي اسارت آن چنان وحشيانه و غير انساني تحت شكنجه قرار دهند. او كه نظامي نبود ، تابر اثر شكنجه ، اسرار نظامي ايران را براي آن ها فاش كند. اسراري كه جواد در سينه داشت، چيزي نبود كه عراقي ها از آن خبر باشند. آنها هم پالايشگاه ها و محل ذخاير نفتي ايران را مي شناختند. پس چرا اين همه او تحت شكنجه قراردادند تابه شهادت رسيد؟ درهمين يكي دوسالي كه اسرا آزاد شده اند اطلاعاتي درباره جواد ومحل اسارت ش بيان شده است .

رازهای وزیر جنگ

نوید شاهد: در همان روزهای نخست شهریور ماه و پس از آنکه تقریباً تمامی اسرای ایرانی به میهن بازگشتند، بار دیگر تمامی افکار بسوی پرونده ی جواد تندگویان معطوف شد؛ محمدجواد تندگویان، وزیر نفت کابینه ی شهید محمدعلی رجایی معتقد بود که« دفتر کار وزیر نفت در پالایشگاه و مناطق نفت خیز است ... .» این عقیده و تفکر در شرایط آن روز ایران که ارتش تا بن دندان مسلح صدام تحت حمایت کامل قدرتهای جهانی یکه تاز میدان جنگ بود، دیدگاهی انقلابی و صد در صد کارساز و مفید بود

در زندان طاغوت

نوید شاهد: بعد ما را بردند بالاي سر قبري و گفتند اينجا قبر تندگويان است.دو،سه نفري از خودشان دست به كار شد و قبر را كندند. كندند و كندند تا رسيدند به يك تابوت. تابوت را از توي قبر در آوردند .پيشتر دكتر توفيقي گفته بود كه مي خواهيم جنازه را ببريم به بيمارستان يكي از همراهان خودمان رفت توي آمبولانس و كنار تابوت نشست

نگاهی به حیات ظاهری جاويد الاثر حاج احمد متوسلیان

نوید شاهد: " احمد " در سال 1332 در جنوب تهران چشم به جهان گشود . پدر و مادرش اهل تقوا و ديانت بودند و بر اين نسخ ، احمد را تربيت كردند . دورهء ابتدايي را در دبستان اسلامي " مصطفوي " تمام كرد . ضمن تحصيل ، در بازار به پدرش كمك مي كرد ...

مجازات «اذان» گفتن در ماه رمضان

نوید شاهد: عراقی‌ها برای جریمه،از دادن آب و غذا به مدت 48 ساعت به اسرا خودداری کردند و بعد از گذشت 48 ساعت تمامی برادران با وحدت کامل شروع به تظاهرات و شکستن شیشه‌ها کردند...
پس از 26 ماه ...

اسارت از زبان سید

نوید شاهد: سید جمال ستاره‌دان، کارمند راه و شهرسازی استان اردبیل است که پس از پذیرش قطعنامه 598 و با حمله منافقین و تکِ عراقی‌ها، در تاریخ پنجم مرداد 1367 به اسارت درآمد. او در اردوگاه‌های «جلولا» و «15 تکریت» اسیر بود و پس از 26 ماه اسارت در شهریور 1369 به ایران بازگشت. کتاب «سید آسایشگاه 15» از دوران کودکی او آغاز می‌شود و تا خدمت سربازی، اسارت و آزادی وی ورق می‌خورد.
به قلم عرفانیان نوشته شد

ماجرای بانوی اسیر حادثه مکه سال 66 در کتاب «راهی برای رفتن»

نوید شاهد: مریم عرفانیان در کتابی به نام «راهی برای رفتن» به خاطرات بتول خورشاهی از اسیران ماجرای برائت از مشرکین سال 1366 پرداخته است.

فکر همه‌جایش را کرده بودم جز اسارت

[جانباز فیلو در عملیات بیت المقدس و مرحله دوم عمليات آزادسازی خرمشهر و به عبارتی پس از 3 ماه اعزام به جبهه در تاریخ 17 اردیبهشت سال 61پس ازمجروحيت شديد به اسارت دشمن بعثی در می‌آید.
کتاب «فتاح» منتشر شد.

خاطرات کوچک‌ترین اسیر ایرانی اردوگاه موصل

کتاب «فتاح» خاطرات اسیر آزاده فتاح محمدی که به مدت 99 ماه و 13 روز در زندان‌های عراق اسیر بوده اند منتشر شد.
بانک سوژه ایثار و شهادت (33)

شهيدي كه خبر شهادت خود را داد

پاسداران، محمود شاه رضايي، حاجعلي حمزه‌اي، علي سلطاني، عبدالله دانيال و عليرضا اللهياري پس از دو ماه عضويت در سپاه در روز 31 شهريور 59 در قصر شيرين به اسارت دشمن بعثي در مي‌آيند.
بانک سوژه ایثار و شهادت (27)

اوركت عجيب!

در فروردين 61 محسن فلاح اعزامي از شهريار در عمليات فتح المبين اسير مي شود
طراحی و تولید: ایران سامانه