مادر شهید «مهدی جباری» نقل میکند: «۱۵ سال داشت که پروندهاش دستش گرفته بود و آمد پیش من گفت: مامان اینو امضا کن. گفتم: این چیه؟ گفت: پرونده برای اعزام به جبهه است که میخوام برم جبهه. گفتم: برو پیش بابات که اون رو امضا کنه. اون موقع پدرش نگهبان بهیاری بود. ایشون هم گفته بود ببر مامانت امضا کنه. گفت: مامان امضا نمیکنه. همسرم زنگ زد بهم و گفت: بیانصاف چرا بچّه رو اذیت میکنی؟ گفتم: چیکار کنم؟ حکم شهادت پسرمو امضا کنم؟ تو امضا کن تا منم امضا کنم.» ادامه این روایت خواندنی را در نوید شاهد بخوانید.