در سی امین سالگرد شهادت «سیدحمیدرضا میرسلطانی» منتشر می شود؛
آخرین باری که به مرخصی آمده بود هنگام خداحافظی زمانی که می خواستم با او روبوسی کنم من را در آغوش گرفت و در گوشم گفت مادر این آخرین دیدارمان است و دیگر من را نمی بینی. همان هم شد من دیگر حمید رضا را ندیدم چون او در این اعزام شهید شد و پیکرش در تانک سوخت و خاکسترش را برای ما آوردند.