مادرم در تشییع جنازه ام مردم محبت دارند شرکت میکنند نمیگذارند تنها باشی ولی دلا بسوزد برای آن شهیدی که پیکر بی سرش سه روز و سه شب در صحرای گرم کربلا افتاده بود .
دشمن از راه جنگ سياسى، تبليغى، نظامى نتوانسته به جمهورى اسلامى ضربه وارد كند و به فكر اين افتاده تا از داخل ضربات خود را توسط منافقين و ضدانقلابيون به اسلام وارد نمايد.
مهتاب دل آرا تازه از پشت کوه سر کشيده بود و همه جا را فرا گرفته بود نسيم ملايم تابستانی از لابه لای شاخسار درختان بلوط می وزيد و انسان را خاطرنشان می کرد . صدای دلنواز بلبل و قناری و ديگر پرنده های زيبا آدم را متوجه خود می کرد . آری انسان در آن حالت خداي خود را مي ديد .
زيرا نسلي که تربيت آنها به دست شماست شما را الگو خود قرار مي دهند و در تعليم و تربيت از اين امانتهاي الهي کوتاهي نکنيد و آنان را با تعاليم قرآن و اسلام آشنا سازيد.
پدر جان، درست است كه من فرمانده ناو جنگى هستم اما به يك درجه دار به يك سرباز فخر ندارم و خودم را هيچ زمان به ايشان بالا نگرفتم كه من فرمانده شما هستم. همه ما نظامى هستيم و بنده خدا هستيم و فرمانده ما رهبر مملكت است كه آقاى خمينى است.
زمانی شعار های نه شرقی و نه غربی ما به تحقق می پیوندد که شبانه روزی تلاش و کوشش کنیم تا بتوانیم از طرفی محرومیتها را بزدائیم و از طرف دیگر کشور را به سوی استقلال اقتصاد سوق دهیم.
خدايا پروردگارا از تو مىخواهم هرموقعى كه صلاح دانستى من شهيد شوم من به جبهه مىروم و جان و قطرهقطره خون خود را در راه خدا و اسلام و آرمانم مىدهم تا شايد با اين قطره خون ناقابل خود يك قدم مثبت در راه هدف و آرمانم برداشته باشم.
سردار شهید حاج عبدالله اسکندری فروردین سال 1337 در شیراز به دنیا آمد و سال 93 به شهادت رسید. کلیپی از خاطره، زندگی نامه و مناجات این شهید بزرگوار را در نوید شاهد ببنید.
باقى ماندن و پايدار بودن يك جامعه نياز بيشترى به فداكارى و از جان گذشتگى دارد جامعه اى كه مردم آن بى تفاوت باشند و از حيثيت و شرف خويش دفاع ننمايند تجاوزگران بر آنها مسلط شده و نكبت و بيچارگى را براى آنان به ارمغان خواهد آورد.
اگر امام حسين شهيد گشت ، اگر علي اکبر شهيد شد و اگر طفل سه ساله ي حسين (ع) در خرابه جان سپرد به چه خاطر بود ؟ همه ي اين ها به خاطر اسلام و به اهتزاز در آمدن پرچم خونين لااله الاالله بود.
من به عنوان برادری کوچک به تمام برادران و خواهران عزيز مي گويم که من آگاهانه و با عزمي راسخ و قاطع به سوی جبهه نبرد حق عليه باطل مي روم و به شما هم توصيه مي کنم به اين دانشگاه بيائيد ، اگر لايق بوديد شهيد بشويد .
اکنون اين خرمشهر است که با صدای انفجار توپ و غرش خمپاره ها به لرزش افتاده است شبها نور خمپاره های منور خرمشهر را نورانی می کند در کنار رودخانه همه چيز ساکت و آرام است امواج ملايم روی هم می غلطند اکنون صبح است .