نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب زخم سیب
شبی نبود که موجی از انفجار نداشت / تپیدن رگ جان، لحظه ای قرار نداشت / کنار مرگ درختان گذشت عمر و گذشت
کد خبر: ۴۵۷۷۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۶

نزدیک بی قراری باران / و ما سه نفر بودیم / که پشت خاکریزماه / یک ابر در میان
کد خبر: ۴۵۷۶۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۶

همیشه نقاشی ها / حرف های زیادی برای گفتن / شعرهای زیادی برای نگفتن
کد خبر: ۴۵۷۶۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۰

سال ها پیش کودکی بودم / سخت درگیر کودکی هایم / پدرم اتفاق سبزی بود/ در نهان خانه تماشایم
کد خبر: ۴۵۷۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲

عشق تا سمت پریشانی شب می آید/ کسی انگار به مهمانی شب می آید / در رگ حادثه دیری ست که خون آشفته ست
کد خبر: ۴۵۷۵۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲

این شقایق ها که از مین مشوش سر زدند/ ریشه در آب حیات خضر پیغمبر زدند / در هیاهویی که آتش شعله می زد هرطرف
کد خبر: ۴۵۷۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۱

رفتی سبد سبد، گل پر پر بیاوری/ مرهم برای زخم کبوتر بیاوری / رد هزار چلچله را پر کشیده ای/ تا از شب طلائیه سر در بیاوری
کد خبر: ۴۵۷۲۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۶

از کاکل بلند صنوبرها / از چشم خون گرفته شبدرها/ پرسیده ام نشان تو را اما/ چیزی نگفته اند کبوترها
کد خبر: ۴۵۷۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۶

پشت سرت آب پاشید برداشتی تا تفنگت / صبحی که بوسید مادر با اشک چشم قشنگت / مادر نگاهت نکرد وپشت سرت بست در را
کد خبر: ۴۵۷۰۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

دوازدهم/ آبان/ هزار و سیصد و شصت وپنج / معلم ادبیات / دفتر حضور غیاب / و سه نفرآخر کلاس
کد خبر: ۴۵۷۰۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۲

غریبه آمده بودی، غریبه تر رفتی / به دخترت همه گفتند: تو سفر رفتی / مگر نه اینکه سفر می روند برگردند
کد خبر: ۴۵۶۹۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

از آخرین پوتین فقط یک رد پا مانده / یک تانک در ابهام مشتی رمل جا مانده / از حاجی و میدان مین و سنگر و ترکش
کد خبر: ۴۵۶۹۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

کسی که غربتش آیینه را تکان می داد / به یاس ها چه صمیمانه آشیان می داد / همیشه حرف دلش حرف درد مردم بود
کد خبر: ۴۵۶۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

باران که می بارید گلدان شعر می خواند / دل با خودش در زیر باران شعر می خواند / مادر لباس کهنه ای را وصله می کرد
کد خبر: ۴۵۶۹۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

سرشار از کبودی و لبریز داغ ها! / هم صحبت قدیمی این کوچه باغ ها! / بعد از تو شانه های ستبر درخت شد
کد خبر: ۴۵۶۹۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

به خاکریز تو / آنجا که / صفیر گلوله مبهوت، زخمی را مرهم است/ پناه می برم
کد خبر: ۴۵۶۸۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

بگو چگونه بگیرم نشان، بهارت را / بهار یاد تو، این کهنه یادگارت را / چقدر خیره بمانم به جاده خورشید
کد خبر: ۴۵۶۸۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

پراز هفت سالگی ام / پر از وسوسه های بازی / من می ترسم از دست هایی
کد خبر: ۴۵۶۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰

نشسته مثل همیشه زنی در ایوانی / و آسمان نگاهش دوباره بارانی / دوباره شب شد و چشمش به راه ماه بزرگ
کد خبر: ۴۵۶۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

دفتر خاطرات پروازش، باز هم پیش چشم من باز است / عطر و بویش قدیمی و کهنه، دست خطش صمیمی و ناز است / جلد آن قهوه ای کم رنگی ست، محتوایش به عکس، پر رنگ است
کد خبر: ۴۵۶۸۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱