سه‌شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۲۸
نوید شاهد: يكي از آقايان به نام آقاي «دانش» يكي دو تا از اطاقهاي خانه شان را كرده بود كتابخانه و وقتي به داخل كتابخانه ايشان مي رفتي لازم بود 2 يا 3 ساعت بگردي تا كتاب مورد نظر را پيدا كني و هيچ دسته بندي خاصي كتابهايش نداشت و براي پنج شنبه و جمعه مثلاً يك يا دو ريال بابت اجاره كتاب به ايشان پرداخت مي كردي و رسول مشتري ثابت ايشان شده بود و با ايشان رفيق شده بود.
اطلاعات  اين شهيد در حيطه ورزش بسيار زياد بود. او از دوران نوجواني با كتاب مأنوس بود و نيازمنديهاي خود و اطرافيانش را با مطالعه تكميل مي كرد. در آن شرايط انقلاب كه وضعيت محدود بود، ايشان يك كتابخانه سنتي را در محله داير كرده بود.
يكي از آقايان به نام آقاي «دانش» يكي دو تا از اطاقهاي خانه شان را كرده بود كتابخانه و وقتي به داخل كتابخانه ايشان مي رفتي لازم بود 2 يا 3 ساعت بگردي تا كتاب مورد نظر را پيدا كني و هيچ دسته بندي خاصي كتابهايش نداشت و براي پنج شنبه و جمعه مثلاً يك يا دو ريال بابت اجاره كتاب به ايشان پرداخت مي كردي و رسول مشتري ثابت ايشان شده بود و با ايشان رفيق شده بود.
رسول خيلي علاقمند به مطالعه بود و در آن مقطع براي نمونه در بحث ورزش، المپيك ها را هم دنبال مي كرد و آن وقت ها مثل الان رايج نبود كه كسي زياد اين مباحث ورزشي را به اين شكل دنبال كند و همه دنبال ورزش باشند ولي رسول حتي مطالعات ورزشي زيادي هم داشت و حتي اسم و مشخصات خاص  آنها را هم مي دانست و اطلاعات عمومي خوبي مثلاً در مورد ورزش فوتبال داشت.
مطالعاتي هم در مورد كتابها و مسائل پليسي وجنايي داشت يا در مورد جغرافياي سياسي و امنيتي و پليسي كشورهاي مختلف اطلاعات داشت و بحثهاي داستاني آنها را نيز مي دانست. يادداشت هايي هم كه از اين  كتابها بر مي داشت را در جمع و بين بچه ها كه قرار مي گرفت بازگو مي كرد و از همان تاريخ اين هنرش بود كه از آن چيزي كه مي شنيد و مطالعه مي كرد، خيلي جمع و جور براي ديگران ارائه مي داد.
روي هم رفته ذكاوت و باهوشي او شهره بود و از همان نوجواني اهل مطالعه و دانش بود و از جواني تقريباً به خاطر اينكه اهل مطالعه بود در مسائل از بقيه جواناني كه در حال مبارزه بودند صحيح تر مسائل را تحليل مي كرد و رسول تقريباً در همان نوجواني و راهنمايي و دبيرستان  با دقت مسائل را پيگيري مي كرد و شايد در آن شرايط خيلي سخت بود كه كسي تميز بدهد.
او در كار اطلاعاتي امنيتي واقعاً به عنوان يك فرد در سطح عالي مطرح بود و در بحث جنگ چون در اطلاعات عمليات قرار گرفت در بحثهاي عقيدتي و مبارزاتي  جلوتر از همه بود. رسول آدم عارفي بود و به مولانا و حافظ خيلي علاقه داشت. خيلي شعرهاي اين دو را حفظ كرده بود و زمزمه مي كرد و خيلي به كتاب ها و آثار شهيد مطهري علاقه داشت و مطالعه مي كرد و به همين خاطر آن جاي خالي كه در مبحث عقيدتي داشت، مخصوصاً در كردستان كه در بحث ها صحبت مي شد، خيلي برايش مهم بود كه اين كمبود برطرف بشود و دائم در اين موارد به كلاس مي رفت و همزمان همه چيز را دنبال مي كرد و با آن اراده و انگيزه بالايي كه داشت و چون احساس مي كرد كه اين انقلاب نوپاست و شروع كار خود را طي مي كند، سعي مي كرد به تمام خواسته هايش برسد  و مي گفت ما هر چه پيش برويم و عظمتمان نمايان شود دشمن بيشتر بيدار مي شود و حلقۀ محاصره و مبارزه خود را تنگ تر مي كند و ما هر چه كاملتر بشويم  محكم تر مي شويم.
او يك استراتژي براي خودش داشت كه مي گفت ما هر چه زودتر بايد اين جنگ را تمام كنيم و مبارزه با استكبار را به خارج از مرزها ببريم و شايد حالا اين استراتژي از محمد منتظري هم ذكر شده باشد ولي خوب شهيد رسول نيز دائم اين مسئله را ذكر مي كرد .
 ايشان از كساني بود كه مطالعات خوبي در مورد لبنان و فلسطين و كشمير و كلاً جهان اسلام داشت، يعني او  نقاطي را در مورد پيامهاي انقلاب آن تاريخ و مقالات و اين بحثها، يادداشتها و سبكهايي را داشت كه تمام جهان اسلام را در آن مقطع دنبال مي كرد.
راوي: علي برزگر
منبع : قرارگاه الزهرا (س)– تهران نقسا – دي ماه سال 1379 طرح جمع آوري خاطراتي از زندگاني و عملكرد شهيد رسول حيدري .
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده