سیری در حیات طیبه شهید «علی اله‌یاری»؛

سرباز ارتشی؛ اولین داوطلب برای ماموریت های خطرناک

شهید ارتشی «علی الهیاری» از شهدای دوران دفاع مقدس است. در جبهه، هم‌رزمانش از روحیه شاد و نشاطش می‌گفتند. همیشه اولین داوطلب برای انجام مأموریت‌های خطرناک بود.

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید «علی اله‌یاری» در پنجم خرداد ماه سال 1343 در شهر کرج در خانواده‌ای زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود. از همان دوران کودکی، نور ایمان در چشمانش می‌درخشید و در دامان پرمهر خانواده‌ای رشد کرد که عشق به اهل بیت(ع) در جانشان ریشه داشت. در هفت سالگی پا به مدرسه گذاشت و تا کلاس چهارم ابتدایی تحصیل کرد. اما شرایط سخت زندگی و مسئولیت‌پذیری ذاتی‌اش باعث شد درس را رها کند و در کارخانه کفش ملی مشغول به کار شود تا کمک‌حال خانواده باشد.


از کارگاه کفش‌سازی تا سنگرهای شرهانی؛ روایت ایستادگی سرباز گمنام انقلاب، شهید علی اله‌یاری

در اوج روزهای انقلاب، نوجوانی پانزده ساله بود که دل‌به‌دریا زد و به صفوف مبارزین پیوست. در تظاهرات و راهپیمایی‌های ضد رژیم پهلوی حضوری پررنگ داشت. صدای رسایش در شعارهای انقلابی به گوش می‌رسید و چهره‌اش از شوق پیروزی انقلاب می‌درخشید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بی‌درنگ به بسیج محله پیوست و در فعالیت‌های تبلیغی و فرهنگی شرکت فعال داشت.

در هیجده سالگی، با اشتیاقی وصف‌ناشدنی به خدمت سربازی اعزام شد. آموزش‌های نظامی را با عشق و علاقه‌ای خاص گذراند، گویی می‌دانست این آموزش‌ها قرار است او را برای مقامی بالاتر آماده کند. پس از پایان دوره آموزش، داوطلبانه برای اعزام به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعلام آمادگی کرد.

در اولین اعزام به جبهه، شجاعت و ایمانش زبانزد همرزمان شد. پنج ماه در خط مقدم جبهه‌های نبرد حضور یافت و در عملیات‌های مختلف شرکت کرد. پس از مرخصی کوتاه، باز هم عطش جبهه او را آرام نگذاشت و برای دومین بار از طریق لشکر 21 حمزه عازم جبهه شد.

در منطقه عملیاتی شرهانی، در تاریخ هجدهم آبان ماه 1362، در حالی که با دشمن بعثی درگیر بود، تیری به سرش اصابت کرد. در همان لحظه، به آرزوی دیرینه‌اش رسید و با سری خونین به دیدار معبود شتافت. پیکر پاکش را به زادگاهش کرج بازگرداندند و در امامزاده محمد(ع) به خاک سپردند.

                                                                امانتدار و صادق

علی اله‌یاری نمونه کامل یک جوان انقلابی بود. در کارخانه، همکارانش به امانت‌داری و صداقتش گواهی می‌دادند. مادرش تعریف می‌کرد که یک روز علی با لباس نو به سر کار رفته بود، اما هنگام بازگشت لباس دیگری تنش بود. وقتی دلیلش را پرسیدند، با خجالت گفت آن را به همکاری داده که لباس مناسبی نداشته است.

در جبهه، هم‌رزمانش از روحیه شاد و نشاطش می‌گفتند. همیشه اولین داوطلب برای انجام مأموریت‌های خطرناک بود. در عین حال، اهل نماز اول وقت و دعا بود و دیگران را هم به رعایت احکام اسلامی تشویق می‌کرد.

                                                                  رزمنده ورزشکار

ورزش را دوست داشت و در رشته‌های مختلف فعالیت می‌کرد. معتقد بود یک رزمنده باید از نظر جسمی هم آماده باشد. این آمادگی جسمانی به او در انجام مأموریت‌های سخت جبهه کمک زیادی می‌کرد.

اگرچه از شهید اله‌یاری پیام مکتوبی باقی نمانده، اما خون پاکش بر خاک میهن پیامی جاودانه است: "ای جوانان ایران! راه ما را ادامه دهید. از ارزش‌های انقلاب پاسداری کنید. بدانید که این سرزمین با خون چنین جوانانی حفظ شده است."

امروز مزار شهید علی اله‌یاری در امامزاده محمد(ع) کرج، زیارتگاه عاشقان شهادت است. او که روزی در کارگاه کفش‌سازی برای تأمین معاش خانواده تلاش می‌کرد، با شهادتش کفشی از نور برای پویندگان راه حق ساخت.
یادش گرامی و راهش پررهرو باد.

انتهای پیام/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده