نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات از شهید
خاطراه ای شنیدنی از زبان پدر شهید محمدرضا میرزایی؛
ماه مبارک رمضان سال 1362 با محمد رضا در حالی که مشغول کار بودم با او صحبت می کردم گویی می دانستم محمدرضا در این اعزامی که به جبهه می رود دیگر برنمی گردد.
کد خبر: ۴۴۳۳۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۶

شهید علی زارع بيدكي
نویدشاهدیزد: شهید علی زارع بيدكي دوم مرداد 1342، در شهرستان مهريز به دنيا آمد به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. پنجم آذر 1361، با سمت تك‌تيرانداز در جاده پيرانشهر- سنندج هنگام درگيري با گروه‌هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت مواد منفجره به صورت، شهيد شد.
کد خبر: ۴۴۳۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۵

گردآورندگان: سرکار خانم ها فاطمه نوروزیان - معصومه نوروزیان
کد خبر: ۴۴۳۱۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳

روایتی خواندنی از مادر گرامی شهید «محمد عیدی» منتشر شد؛
انگار که به او الهام شده بود که این آخرین دیدار است با تک تک اهل خانه حلالیت گرفت و خداحافظی کرد و یک عکس با لباس مشکی رفت عکاسی و انداخت و آن را به من داد و گفت که مادر این آخرین دیدار ماست وقتی که شهید شدم این عکس را هم بر روی اعلامیه ام بزنید
کد خبر: ۴۴۲۸۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۷

خاطراتی از شهید حسینعلی مونسان
کد خبر: ۴۴۲۸۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۷

به مناسبت سالروز «ولادت» منتشر شد؛+دستخط شهید
روز سی ام دی ماه 1361 چهارشنبه ظهر بود که به فکر افتادم خاطراتی را که در ایام دوره و در پادگان دو کوهه و هم جاهای دیگر بودم بنویسم بطور کلی من خاطرات زیادی ندارم و اگر هم دارم الآن یادم نمی آید خلاصه چند خاطره دارم که بطور خلاصه می نویسم .
کد خبر: ۴۴۲۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۸

بُرشی از کتاب «سیره شهید رجایی» قسمت هفتم/
غلامعلی رجایی در کتاب «سیره شهید رجایی» در قالب خاطراتی از زبان اعضای خانواده، همکاران و آشنایان شهید رجایی، به شیوه ساده‌زیستی و منش و شخصیت این دولتمرد شهید پرداخته است.
کد خبر: ۴۴۲۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۲

خاطراتی پیرامون شهید غلامحسین خزاعی؛
لباس بسيجي من مثل همان لباس احرامي است که تو برتن مي کني و به مکه مي روي. تيري که از سلاح من به سوي دشمن شليک مي شود، مثل سنگي است که تو در منا به شيطان مي زني . همانطور که تو با عشق و علاقه به طواف کعبه مي روي، من هم با همان عشق به جبهه آمده ام. کعبه ي تو آن جاست، کعبه ي من اينجاست.
کد خبر: ۴۴۲۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۸

خاطراتی از آمنه براری همسر شهید حاج حسین بصیر که نوید شاهد مازندران برای نخستین بار آن را منتشر کرد.
کد خبر: ۴۴۱۶۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۳

يك شب تابستاني من محافظ بيت حضرت امام خميني بودم، پست نگهباني من پشت بام خانه ي حضرت امام بود، هنوز يكي دو ساعت به اذان صبح مانده بود
کد خبر: ۴۴۱۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۹

خاطرات شهید رضوی (18)/
حسین طاهری همرزم شهید رضوی در خاطره‌ای که از گزینش شدن توسط شهید دارد بیان می‌کند: چون ما از قشر وابسته به روشنفکران محسوب می‌شدیم، این مسئله برای شهید رضوی ایجاد شده بود که نکند ما هم توی این فضای فکری مورد نظر آقایان سیر کنیم.
کد خبر: ۴۴۱۳۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۵

خاطرات شهید رضوی (17)/
شهید رضوی در زمان حیاتش، از اعتقاد قلبی یکی از همرزمانش که به شهادتش اعتقاد قلبی داشت تعریف کرده است.
کد خبر: ۴۴۱۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۵

خاطرات شهید رضوی/ (16)
آقا تقی به خدمت سربازی رفت، شش ماه از خدمتش نگذشته بود که به فرمان حضرت امام خمینی از پادگان فرار کرد تا به جاى اینکه مقابل مردم بایستد، در کنارشان باشد.
کد خبر: ۴۴۱۲۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۲

خاطرات شهید رضوی/(15)
خواهر شهید رضوی نقل کرده است وقتی آقاتقی خبر عروسی من را شنید پیام داد؛ "مسایل جبهه و جنگ از شرکت در عروسى تو واجب‌تر است."
کد خبر: ۴۴۱۲۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۲

پژوهشگر و نویسنده عرصه ایثار و شهادت سیستان و بلوچستان گفت: خاطرات همسران شهدای مدافع وطن استان در ‏حال ‏گردآوری است.‏
کد خبر: ۴۴۱۲۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۲

خاطرات شهید رضوی(14)
برادر شهید رضوی در خاطره‌ای از برادرش نقل می‌کند: یکبار که تقی من را در منزل دید گفت؛"بیا با هم به منطقه برویم و مدتى را آنجا پیش ما بمان، شاید خداوند از تقصیراتت بگذرد."
کد خبر: ۴۴۱۰۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۳۰

برگی از خاطرات
-بنده خدا، چرا دیر آمدی، منو که کم مانده بود به کشتن بدهی میدونی چه بلایی به سرم آورد؟ با خنده گفت: بزرگ شدی یادت می ره، حالا پانصدی را بچسب. بقیه را ولش کن.
کد خبر: ۴۴۰۹۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۹

خاطرات شهید رضوی (13)؛
همسر شهید رضوی، در خاطراتی تعریف می‌کند: وقتی پیکر گلگون آقا تقى را وسط حیاط گذاشتند، پسرم حمزه خواب بود و بیدار نشد. آقا تقی هیچ‌وقت دلش نمی‌خواست حمزه پدرش را در چنین وضعی ببیند.
کد خبر: ۴۴۰۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۸

خاطراتی از شهید والامقام عباسعلی فیض
فریادش در پاسگاه پیچید و دستور بازداشت عباسعلی را داد. روز بعد او در میان صلوات مردم آزاد شد. مردم جلوی پاسگاه منتظر او نشسته بودند.
کد خبر: ۴۴۰۶۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۵

همسر شهید رضوی، خاطره‌ای را بیان می‌کند که نشان می‌دهد این شهید اداره و میز را ترک می‌کند تا برای جنگ به جبهه بشتابد.
کد خبر: ۴۴۰۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۴