به مناسبت اعیاد شعبانیه انجام شد؛
«سیدسعید اطهر نیاری» گفت: به مناسبت اعیاد شعبانیه، اعضای اتحادیه انجمن اسلامی دانش آموزان در موزه شهدای اردبیل به پژوهش در مورد شهید «احمد قهرمانی» پرداختند.

به گزارش نوید شاهد اردبیل، مدیر موزه شهدای اردبیل گفت: به مناسبت اعیاد شعبانیه، اعضای اتحادیه انجمن اسلامی دانش آموزان از موزه شهدای اردبیل بازدید کردند.

پزوهش اعضای اتحادیه انجمن اسلامی دانش آموزان در موزه شهدای اردبیل

سیدسعید اطهر نیاری افزود: اعضای انجمن اسلامی دانش آموزان با هدف پژوهش در مورد زندگی سردار شهید «احمد قهرمانی» موسس اولین انجمن اسلامی دانش آموزان اردبیل؛ ضمن بازدید از موزه شهدا با علاقه‌مندی زیاد در مورد زندگی این سردار سرافراز، تحقیق کرده بودند که فایل پژوهش خود را به موزه شهدای اردبیل اهدا کردند.

مطالب پژوهشی این جوانان علاقه مند جهت استفاده مخاطبان منتشر می‌شود:

شهید احمد قهرمانی

شهید قهرمانی فرزند فیضعلی سال 1344 در اردبیل متولد شد و از کلاس چهارم نظری به علت حضور در جبهه‌های نبرد حق، ترک تحصیل نمود. وی عضو بسیج بیست میلیونی و مسئول محور اطلاعاتی قرارگاه خاتم بود. در سال 62 در ارتفاعات «بمو» و در جریان عملیات والفجر 4 به شهادت رسید.

سودای زیارت

وی از کودکی عادت داشت اذان را با نوای آسمانی‌اش بر پشت بام‌ها طنین اندازد. وقتی طنین دلکش تکبیر او در فضا می‌پیچید، مادرش سراپا احساس می‌شد. روح و جانش در شوق آن نغمه، ذوب می‌گردید و به نماز می‌ایستاد. احمد از همان دوران کودکی، آشنای رمز و رازهای دینی بار آمده بود. در ایام تحصیل نیز پیوسته دل در جاذبه‌های سودایی مسایل اعتقادی داشت. همین ویژگی‌ها سبب شد که وقتی خیزاب ستم ستیز انقلاب صخره شکنی‌های خود را آغاز کرد، او در مسیر این حرکت قرار گرفت و با الهام از رهنمودهای امام (ره) به خدمتش درآمد.

تاسیس اولین انجمن دانش‌آموزان در اردبیل

شمّ مخصوصی او را یاری می‌کرد که حرکت‌های اصیل را از هر حرکت انحرافی به‌سرعت باز شناسد و موضع‌گیری کند و پیام‌های امام(ره) را به اعماق حضور مردم در هر گوشه و کنار برساند. با پیروزی انقلاب، فصلی نو در زندگی اجتماعی و عقیدتی او ایجاد شد. با تلاش‌های پیگیر احمد، اولین انجمن اسلامی دانش‌آموزان در دبیرستان مدرس پا گرفت و دانش‌آموزان صدیق و مخلص جذب آن شدند.

حضور در جبهه

همزمان با شروع جنگ تحمیلی خود را به جبهه رسانید و نزدیک به 3 ماه در لشکر 31 عاشورا به خدمت مشغول شد. سپس به لشکر 27 حضرت رسول (ص) منتقل شد و در مقام مسئول اطلاعات و عملیات قرارگاه خاتم با همتی شایان توجه به تلاش پرداخت و از نظر سرویس‌دهی اطلاعاتی چنان عمل می‌کرد که علاوه بردو لشکر یاد شده، تیپ 25 کربلا و تیپ 21 امام رضا (ع) را نیز زیر چتر اطلاعاتی خویش قرار می‌داد؛ وقتی قرار می‌شد منطقه دشمن شناسایی و اطلاعات ضروری به فرماندهی منتقل شود، احمد فوراً حاضر می‌شد و با تنی چند از همرزمانش از تپه‌ها، بلندی‌ها و پستی‌ها، گذار رودها و لبه دره‌ها چنان به چالاکی و چستی به منطقه دشمن نفوذ می‌کرد که تصور آن در عالم خیال نمی‌گنجد، در همین ماموریت‌ها بود که یک‌بار موفق شد خود را به کربلا برساند و به زیارت مرقد مولایش بشتابد. آوازه حرکت‌های نفوذی احمد در منطقه دشمن چنان در میان سپاهیان بعثی درافتاده بود که ارتش عراق برای زنده دستگیر کردنش مبلغ قابل توجهی به عنوان جایزه تعیین و اعلام کرده و عدّه‌ای از کردهای عراقی را مامور این کار نموده بود. اغلب جلسات اطلاعاتی فرماندهان بدون حضور احمد شروع نمی‌شد به خاطر جوانب امنیتی هرگز اطلاعات به‌دست آورده خود را روی کاغذ نمی‌نوشت بلکه با چنان دقت و توجه خاصی آن را در ذهن خود جای می‌داد که بسی اوقات مایه اعجاب فرماندهان واقع می‌شد که این همه اعداد و ارقام و اطلاعات را چگونه در صفحه ذهن خویش نقش می‌نهد؟

توصیف از زبان فرمانده لشکر 27 حضرت رسول(ص) و شهادت

فرمانده لشکر 27 حضرت رسول (ص) بعد از شهادت احمد گفته بود: «از زمانی که قهرمانی شهید شده احساس می‌کنم دست راست لشکر قطع شده» براستی او درست تشخیص داده بود زیر کوچکترین حرکت دشمن، از چشمان عقابی و تیزبینش دور نمی‌ماند. عراقی‌ها بعد از اطلاع از خبر شهادت احمد خیلی خوشحال شدند و آشکارا شادی‌ها کردند. از طریق رادیو بارها این خبر را پخش نمودند و دوستان‌اش در غم فراقش چنین زمزمه می‌کردند: آئینه‌ام شکست او غریب خستگی ها بود وتو پنداری که فقط با این کلمه غریب است وچه می‌گویم، نه، پرواز کرده. آه آئینه‌ام! راستی تو فرشته کدامین آسمان بودی. تبسم، قرین همیشه لبانت بود؛ چهره‌ات چقدر بشاش و دلت مامن اندوه.

احمد قهرمانی، سیزدهم آبان 1362 در ارتفاعات «بمو» و در جریان عملیات والفجر4 به شهادت رسید.

فرازی از وصیت نامه شهید

خدایا مرا به راه خود هدایت فرما. زیرا می‌دانم که هوای نفس و غرور و خودخواهی چه پرتگاه هولناکی است که انسان را به نیست شدن و پوچی و دور نمودن از خود و خدای خود می‌کشاند پس خدایا مرا به حال خود مگذار زیرا می‌ترسم تمام وجودم را آتش گمراهی فرا گیرد وترا نشناسم. خدایا مرا نجات ده از هواهای نفسانی تا بتوانم حقایق و عظمت تورا در وجودم احساس کنم و از این دنیا  که گذرگاهی بیش نیست، درگریز باشم.

و ای برادران دانش آموز! باید شما با درس خواندن سعادت و نیکبختی جامعه و استقلال میهن را تضمین نمایید تا زمینه ساز حکومت جهانی حضرت موعود گردد.

 

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده