خاطرهای از شهید «علی فیروزی»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «علی فیروزی» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۷۴۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
خاطرهای از شهید «عباس مریدی»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «عباس مریدی» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۷۴۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
قسمت نخست خاطرات شهید «محمود اکبری»
مادر شهید «محمود اکبری» نقل میکند: «گفتم: چرا دفترچه گرفتی؟ هنوز که وقت خدمتت نشده! گفت: چه فرقی داره؟ کار انجام دادنی را باید انجام داد. گفتم: اگه بفرستنت جبهه چی؟ گفت: توکل به خدا. خدا بخواد، شیشه رو کنار سنگ نگه میداره!»»
کد خبر: ۵۴۷۴۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
خاطرهای از شهید «ضرغام قاسمی»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «ضرغام قاسمی» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۷۴۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
روایتگری دانشآموزان سال 1365 به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دانشآموز بمباران کوچه بینش در قالب محفل خاطره گویی «مشقهای ناتمام» برگزار می شود.
کد خبر: ۵۴۷۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۳۰
خاطرهای از شهید «علی مراغیزاده»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «علی مراغیزاده» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۷۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۸
پدر شهید «اباذر فیروزی» میگوید: از هر کدام از دوستانش که میپرسیدم، میگفتند: ما نیروی رزمی گردان بوديم، اباذر مسئولیت يک گردان باهاش بود، شوخیبردار که نیست خط مقدمه، آمدنش دست خودش نیست. آقای فیروزی شما نگران نباشید، ان شاء الله به زودی برمیگردند.
کد خبر: ۵۴۷۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۷
خاطرهای از شهید «لطفی میرزاده کوهشاهی»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «لطفی میرزاده کوهشاهی» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۷۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۷
خواهر شهید «ابوالفضل ولایتی» نقل میکند: «دم دمای صبح خوابش برد. وقتی بیدار شد، آفتاب طلوع کرده بود. به من گفت: چرا منو برای نماز صبح بیدار نکردی؟ جواب دادم: دیدم تازه خوابیدی دلم نیومد بیدارت کنم. با ناراحتی گفت: با مریض شدن که نماز تعطیل نمیشه.»
کد خبر: ۵۴۷۲۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۷
قسمت دوم خاطرات شهید «سید احمد شجاعیامرئی»
برادر شهید «سید احمد شجاعیامرئی» نقل میکند: «به پدر گفتم: سید احمد شهید شده. گفت: من داغ دو فرزند دیدم، اما این یکی که در راه خدا رفته تحملش برایم آسانتره.»
کد خبر: ۵۴۷۱۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۷
قسمت نخست خاطرات شهید «سید احمد شجاعیامرئی»
همسر برادر شهید «سید احمد شجاعیامرئی» نقل میکند: «همسرم میگفت: احساس میکنم دیگه برنمیگرده! این دفعه همه رو نصیحت میکرد. به ما میگفت: راه راست رو پیش بگیرین، چون تازه زندگیتون رو شروع کردین، مواظب باشین پاتون نلغزه!»
کد خبر: ۵۴۷۱۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
مراسم ویژه یاد و خاطره شهدای شهر تودشک از توابع بخش کوهپایه با حضور جمعی از مسئولان، خانواده معظم شهدا و اقشار مختلف مردم، دی ماه 1401 در حسینیه شهدای این شهر برگزار شد.
کد خبر: ۵۴۷۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
مادر شهید «سیدصفی الدین صفوی» میگوید: یک روز آمد و گفت: «مادر من می خواهم به مشهد بروم شما هم می آیید؟» من هم که بی خبر، فکر کردم فقط برای زیارت میرود، قبول کردم و رفتیم.
کد خبر: ۵۴۷۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۵
خاطرهای از شهید «شهرام امینیپور»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «شهرام امینیپور» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۷۰۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۴
خاطرهای از شهید «عبداله اکبری»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «عبداله اکبری» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۷۰۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۴
روح اله رحیمی پور در جلسه شهرستانی شورای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت گفت: «شهیدان چشم و چراغ این انقلاب هستند و به گردن همه ملت حق دارند ما همه زندگی امنیت و آسایشمان را مدیون شهدا هستیم» .
کد خبر: ۵۴۶۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۱
خاطرهای از شهید «محمد چراغی معزآباد»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «محمد چراغی معزآباد» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۶۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۱
خاطرهای از شهید «هدایت عسکری»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «هدایت عسکری» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۶۸۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۰
خاطرهای از شهید «حیدر حقیری برنطین»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «حیدر حقیری برنطین» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر کرد.
کد خبر: ۵۴۶۸۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۰
یوسف بیرون چادر قدم میزد. چشم گرداند اطراف چادر، نگاهش روی تویوتایی که پشت چادر پارک شده بود؛ ثابت ماند. رفت سمت ماشین. طنابهای چادر را که بسته شده بودند به بلوکها، آرام باز کرد و گره زد به سپر عقب تویوتا.
کد خبر: ۵۴۶۸۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۹