گفتگوی تصویری
گفتگوی تصویری با برادر شهیدان «جعفر و ناصر بذری»
شهادت یک گلوله دو برادر را آسمانی کرد
برادر شهیدان «جعفر و ناصر بذری» می‌گوید: بیرون یک دفعه صدا زدند که جعفر را آوردند و دوتا جنازه را دیدم، جنازه اول را کنار زدم دیدم برادرم جعفر با چشمان نیمه باز به شهادت رسیده و بوسیدمش و یک جنازه دیگر هم کنارش بود. گفتم بگذارید این جنازه را هم ببوسم، ولی اجازه ندادند که ببوسم، گفتم برادرم را بوسیدم شاید این شهید از من گلایه کند، رفتم ببوسم دیدم که خیلی شبیه برادرم ناصر است چون یک گلوله افتاده بود وسط آن‌ها و هر دو شهید شده بودند.
گفتگوی تصویری با مادر شهیدان «علی و شعبانعلی مهجوری»
بچه‌هام روسفیدم کردند
مادر شهیدان «علی و شعبانعلی مهجوری» می‌گوید: با گرسنگی و تشنگی بچه‌هامو بزرگ کردم. نون نداشتیم به بچه‌ها بدم بخورن. ولی بچه‌هام روسفیدم کردند؛ سرم الان همه جا بلنده.
خاطرات شفاهی والدین شهدا
نذر امام رضا (ع) بود
مادر شهید «علیرضا بخش علی نژاد» می‌گوید: پسرم نذر امام رضا (ع) بود، چون بچه اولم را که به دنیا آوردم فوت کرد، بعد از آن پسرم علیرضا به دنیا آمد. گفتم این سالم برای ما بماند، بزرگ که شد ببرمش به پاپوس امام رضا برای زیارت.
گفتگوی تصویری با همسر شهید «محمد حسن قاسمی طوسی»
روز آخر لباساشو می‌بوسیدم
همسر سردار شهید «محمد حسن قاسمی طوسی» می‌گوید: روز آخر که می‌خواست به جبهه برود یکی یکی لباس هایش را می‌بوسیدم و تو کیف می‌گذاشتم آقای طوسی لبخند زد و گفت:خانم تو با لباس‌های من هم حرف می‌زنی.
گفتگوی تصویری با شهید سردار «علی رضا رودسرابراهیمی»
فیلم دیده نشده از رزمندگان لشکر ویژه ۲۵ کربلا و مصاحبه با سردار شهید «علیرضا رودسر ابراهیمی» چند روز قبل از شهادتش منتشر کرده است که شما را به دیدن این کلیپ دعوت می‌کنیم.
گفتگوی تصویری با همسر شهید «حسین مشتاقی»
سخت‌ترین لحظه زمانی بود عکس شهیدم را روی تابوت دیدم
همسر شهید مدافع حرم «حسین مشتاقی» می‌گوید: سخت‌ترین لحظه زمانی بود که بعد از اربعین، حسین آقا پیکرشون برگشت همون لحظه‌ای که من رفتم جلوی آمبولانس عکس شهیدمو رو تابوت دیدم اونجا بود که کمرم شکست.
گفتگوی تصویری با همسر شهید «علی رضا رودسرابراهیمی»
دخترم شش روزه بود که پدرش شهید شد
همسر شهید «علی رضا رودسرابراهیمی» می‌گوید:آقا از من پرسید، زمان شهادت همسرتون فرزندتان چند ساله بود؟ من گفتم: آقاجان نگید چند سالش بود؛ بپرسید چند روزه ش بود! شش روزه بود دخترم که پدرش شهید شد.
جانباز ۷۰ درصد/
مجروحیت را محدویت نمی‌دانم
«روح اله آزادپور» ازجانبازان ۷۰ درصد استان ایلام، که به عنوان تخریب چی در منطقه بانه خرداد ۱۳۹۳ در حین خنثی کردن مین به افتخار جانبازی نایل آمده است، می‌گوید: با وجود همه مشکلاتی که بر سر راهم بود، اما مجروحیت را محدویت نمی‌دانم و همچنان امیدوار و پرتلاش در عرصه تحصیل و زندگی هستم. در ادامه فیلم این گفتگو منتشر می‌شود.
گفتگوی تصویری با پدر شهیدان «معلمی»
تبریک ابوشهیدین حضرت آیت الله معلمی به مناسبت ولادت امام علی علیه السلام و روز پدر
نوید شاهد مازندران، به مناسبت ولادت امام علی علیه السلام و روز پدر
کلیپی از تبریک ابوشهیدین حضرت آیت الله معلمی پدر شهیدان «غلامرضا و غلامعلی معلمی» منتشر کرده است که شما را به دیدن این کلیپ دعوت می‌کنیم.
گفتگوی تصویری با پدر شهید «غلامرضا فلاح نژاد»
پسرم چشمانش را در راه نماز از دست داد
پدر شهید «قربانعلی نوری» می‌گوید: پسرم سه ساعت تمام در اتاق عمل یا حسین گفت از اتاق عمل که آمد بیرون داشتند اذان می‌گفتند گفت یک مهر به من بدهید تا نماز بخوانم، گفتم تو الان ضعف داری گفت در راه الله اکبر چشمانم را از دست دادم، مهر را آوردم و دراز کشیده نمازش را خواند.
گفتگوی تصویری با پدرشهید «قربانعلی نوری»
لباسش بعد یازده ماه سالم مانده بود
پدر شهید «قربانعلی نوری» می‌گوید:خبر دادند بعد از یازده ماه جنازه اش را آوردند منم گفتم تا خودم پسرم را شناسایی نکنم قبول نمی‌کنم که قربانعلی باشد. جنازه اش را که باز کردم دیدم لباس و بادگیرش هنوز تنش بود انگار تازه یکی لباس به تنش کرده در این یازده ماه لباسش سالم مانده بود.
ذاکر اهل بیت «کاظم اکبری»: ملودی شعرم، عنایت شهید بود
کربلایی «کاظم اکبری» ذاکر اهل بیت می‌گوید: شب ۲۳ ماه مبارک رمضان علی آقا گفت این شعر شهید، آقا کاظم تو بخوان من هیچ سبکی تو ذهنم نبود یعنی ملودی که در شعر سوار شده در واقع عنایت شهید است. میکروفون را گرفتم و این زمزمه شد که «قصه می‌گم آی رفقا تو قالب شعر و سرود/ حرف دل‌های سوخته عاشقای سینه کبود»
گفتگوی تصویری با مادر شهید «امامعلی احمدی قادی»
حتی تکه‌ای از استخوانش را هم نیاوردند
مادر شهید «امامعلی احمدی قادی» می‌گوید: در خانه داشتم گریه می‌کردم آمدند به من گفتند گریه نکن پسرت شهید شده. من علی خودم را در راه خدا دادم علی من نیامد از دوری و گریه برای علی چشمم نابینا شد اما حتی تکه استخوانش را هم نیاوردند که بگند بچه منه، هنوز چشم به راهم که علی من داره میاد.
گفتگوی تصویری با مادر شهید «سیدعباس موسوی تاکامی»
پیکرش بعد از سه ماه برگشت
مادر شهید «سید عباس موسوی تاکامی» می‌گوید: من خودم در عالم رویا دیدم خانه‌مان همه جمع شدند، دایی‌ام بهم گفت سید عباس شهید شده و امشب بعد از سه ماه پیکرش را دارند میارند، به سردخونه رفتم پارچه روی سرش را گرفتند دیدم توی تابوت خوابیده است، بهش گفتم پسرم با من خداحافظی نکردی و رفتی و الان با تابوت برگشتی.
گفتگوی تصویری با همسر شهید سردار «علی انتقامی اوریمی»
جنازه‌اش را بعد از ۲۱ روز آوردند
همسر شهید «علی انتقامی اوریمی» می‌گوید: آخرین باری که می‌خواست برود جبهه می‌گفت؛ من تا ۲۱ روز دیگر برمیگردم، در نامه‌اش هم نوشته بود که من ۲۱ روزه برمیگردم، ۲۱ روز شد و به شهادت رسید و درست بعد از ۲۱ روز جنازه‌اش را آوردند.
گفتگوی تصویری با مادر شهید «عبدالله دیان سورکی»
خواب دیدم پسرم با لباس بسیجی آمد
مادر شهید «عبدالله دیان سورکی» می‌گوید: خواب دیدم خانه‌ی ما روضه خانگی است و در خانه‌ی ما باز بود که دیدم پسرم با لباس بسیجی آمد در حالی که یه آقایی آمده بود که گفت پسر شما شهید شده است.
گفتگوی تصویری با مادر شهید «محمدرضا اسماعیلی»
۱۲ هفته نماز جمعه، شرط رفتنش به جبهه بود
مادر شهید «محمد رضا اسماعیلی» می‌گوید: یک روز به پسرم گفتم علیرضا من یک نذر دارم تو قبول می‌کنی؟ منم اجازه می‌دهم که تو بری جبهه، محمد رضا گفت: بله نذر باشه قبول میکنم، نذرم این که تو بری نماز جمعه، نمیدونم ۱۲ هفته بود یا ۱۴ هفته گفت چشم همان هفته رفت.
گفتگوی تصویری با مادر شهید مدافع حرم «رضا حاجی‌زاده»
خداوند ما را در مسیر ظهور آقا امام زمان (عج) قرار داده است
مادر شهید مدافع حرم «رضا حاجی زاده» می‌گوید: من افتخار میکنم که خداوند به ما توفیق داد در این مسیر که انشااله وصل می‌شود به ظهور آقا امام زمان (عج) ما را جزئی یا ذره ای از این جریانات قرار داده است.
گفتگوی تصویری با مادر شهید «حسین فتاحیان»
کلیپ / شعر خوانی مادر شهید حسین فتاحیان
نوید شاهد مازندران، به مناسبت ولادت حضرت فاطمه (س) و روز زن کلیپی ازشعر خوانی مادر شهید «حسین فتاحیان» از شهرستان قائم شهر منتشر کرده است که شما را به دیدن این کلیپ دعوت می‌کنیم.
گفتگوی تصویری با پدر شهید مدافع حرم «روح الله صحرابی»
زخم زبان زدن دشمن باعث محکم‌تر شدن اسلام می‌شود
پدر شهید مدافع حرم «روح الله صحرابی» می‌گوید: ما شهید دادیم برای دفاع از اسلام، شهید برای یک فرد یا یک کشور نیست، شهید برای دفاع از اسلام است، این جنگ اسلام و کفر ادامه دارد، پسرم برای اسلام و دین رفت و هرجایی که مسلمانان در خطر باشند ما آماده‌ایم که دفاع کنیم ما افتخار می‌کنیم پسرمان شهید شده دشمنان هر چی می‌خواهند بگویند این زخم زبان زدن دشمنان، ما را قوی‌تر می‌کند اگر زخم زبان زدن دشمن نباشد ما به راه خودمان شک می‌کنیم هر چه قدر دشمنان زخم زبان بزنند اسلام محکم‌تر می‌شود.