زندگینامه شهید «مسلم رضایی»؛
شهید «مسلم رضایی» به طور مداوم تا هنگام شهادت چهار سال بطور پیوسته در جبهه بود.
کد خبر: ۵۸۷۵۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۴
زندگینامه شهید نیازعلی گل خاتونبانی؛
شهید «نیازعلی گل خاتونبانی» با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت. حتی بعد از قبولی در دانشگاه نیز نتوانست تحمل کند و رفتن به جبهه را به ماندن در دانشگاه ترجیح داد.
کد خبر: ۵۸۷۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳
خاطراتی از زندگی شهید «امیر حسین پاپی چشمه» به روایت مادرش؛
مادر شهید «امیرحسین پاپی چشمه» می گوید: یکی از نارنجک ها هنگام آموزش در شرف انفجار قرار گرفته که امیرحسین به لحاظ آموختن درس فداکاری و گذشت و ایثار جان در راه خدا که از برادرش هوشنگ یاد گرفته بود، خودش را بر روی آن نارنجک پرتاپ می کند تا آسیبی به دیگر بسیجی ها وارد نشود.
کد خبر: ۵۸۷۵۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲
خاطرهای به مناسبت سالروز شهادت شهید «سبز علی تیموری» منتشر می شود
ساره عبدالهی فر خواهرزاده شهید «سبز علی تیموری ارضتی» نقل می کند: شب عمیلات درگیری عجیبی برپا شده بود، علی شجاعانه می جنگید، مثل این که بوی خوش خدا را احساس می کرد. جنگ تا سحر ادامه داشت گلوله های توپ و خمپاره مثل باران بر سر بچه ها می بارید علی سوار ماشین شده بود و به پشت خط مقدم آمد.
کد خبر: ۵۸۷۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۹
مراسم بزرگداشت شهیدان مقاومت سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفیالدین در حرم مطهر حضرت احمدبن موسی شاهچراغ (علیهالسلام) برگزار شد. این مراسم با سخنرانی سردار اسدی فرمانده اسبق تیپ ۳۳ المهدی(عجلالله تعالی فرجه الشریف) و مداحی حاج مهدی سلحشور همراه بود.
کد خبر: ۵۸۷۴۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۷
خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «64»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «هوا به شدت بارانی بود؛ حوصله سربازان سر رفته بود و ،انتظار آنها پايان يافته بود و میبايستی عوض میشدند ولی...» قسمت 64 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۴
خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «63»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «همه پرسنل در انتظار رسيدن گروهان سوم کد 146 میباشند، تا ما عوض شويم و اگر هوا اجازه دهد تا سر برج ما در شيراز خواهيم بود...» قسمت 63 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۳
خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «62»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «روز 24 فروردین 4 فروند هليکوپتر 4 فروند در دو سری آمدند؛ تعدادی از پرسنل گردان 146 به سردشت آمدند و همان روز به تپه کله قندی رفتند...» قسمت شصت و دوم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۲
خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «60»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «جهت باد از شمال به جنوب بوده و برای بيشتر محلهای ديده بانی نامساعد بود، زيرا به سر و صورت آنها میخورد و وضع ناگواری را برای ديدهبانی به وجود میآورد...» قسمت 60 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۳۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۱
خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «59»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ابرهای سياه و ضخيم سطح آسمان را پوشانيده و باران با آهنگی يکنواخت شروع به باريدن کرد، به طوری که جویهای آب از فراز تپهها و دشتهای محدود دامنه تپهها جاری شده بود....» قسمت 59 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۳۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰
خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «59»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «ابرهای سياه و ضخيم سطح آسمان را پوشانيده و باران با آهنگی يکنواخت شروع به باريدن کرد، به طوری که جویهای آب از فراز تپهها و دشتهای محدود دامنه تپهها جاری شده بود...» قسمت 59 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۳۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۰
خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «58»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « قرار است فردا 22 فروردين ماه گروهبان مخابرات، خود را برای آوردن وسایل مخابراتی گروهان که قسمتی از آنها در مراغه باقی مانده است به آنجا بفرستم تا...» قسمت 58 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۳۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۹
«در یکی از ایستگاههای بازرسی کلیه وسایل شخصی ما را میگرفتند، من از صف عقب که در آن ایستاده بودم میدیدم که برای گرفتن ساعت میگفتند دستهایتان را بالا بگیرید من هم که یک ساعت مچی همراه داشتم بلافاصله ساعت را از دستم باز کرده و به مچ پایم بستم ...» ادامه این خاطره از آزاده و جانباز «سید ضیاء میرصادقی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۲۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۵
خاطره خودنوشت شهید«محمد علی احصائی»
شهید «محمد علی احصائی» در خاطرات خود چنین مینویسد:« جبههها دنيای ديگری است، دنيایی از عرفان و ايمان و عشق به خدا و امام زمان(علیه السلام). از طرفی امام زمان (علیه السلام) عنايت خاصی به جبههها و به سربازان خود دارند. از اينجاست که معجزات زيادی در جبههها رخ میدهد، معجزاتی که با معيارهای مادی جور در نمیآيد...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۱۶
خاطره خودنوشت شهید«محمد علی احصائی»
شهید «محمد علی احصائی» در خاطرات خود چنین مینویسد:« جبههها دنيای ديگری است، دنيایی از عرفان و ايمان و عشق به خدا و امام زمان(علیه السلام). از طرفی امام زمان (علیه السلام) عنايت خاصی به جبههها و به سربازان خود دارند. از اينجاست که معجزات زيادی در جبههها رخ میدهد، معجزاتی که با معيارهای مادی جور در نمیآيد...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۲۵
خاطرات روحانی شهید محمد حسن ابراهیمی؛
بردار روحانی شهید محمد حسن ابراهیمی نقل می کند: یک پزشک مسیحی اهل کلمبیا که از دوستان شهید بوده و تحت تأثیر معارف اهل بیت(ع) بود. گویا مشکلی برای اشتغال داشته که به شهید ابراهیمی میگوید. شهید ابراهیمی در پاسخ به مشکلش گفته: ما در مکتبمان چیزی به نام «توسل»داریم. سپس مطلب را توضیح میدهد و حدیث «کسا» را برایش میخواند و معنا میکند...»
کد خبر: ۵۸۷۲۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۵
«اصرار داشت که حتماً به دیدار مراجع تقلید هم برویم موفق شدیم به دیدار آیتالله گلپایگانی و آیتالله مرعشی نجفی برویم. در این سفر فرزندش غلامرضا را هم آورده بود. میگفت اینها سربازان آینده امام هستند. باید از همین کودکی با مفاهیم و معارف اسلام آشنا شود ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات دختر شهید «مسیب مرادیکشمرزی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۷۱۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۴
خاطرات شهید غلامحسین سجادیزاده:
چند ماه بعد از عملیات والفجر ۸ به اتفاق سید غلامحسین به خط مقدم در شمال شهر فاو اعزم شدیم. به خاطر شرایط خاص و ارتفاع کم سنگرها مجبور بودیم نمازهایمان را نشسته بخوانیم اما در این شرایط شهید سجادی زاده ...» ادامه خاطرات را در متن خبر بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۴
خاطرات شهید «هاشم مرادی»به نقل از همرزمش؛
چهره زیبا و نازنین او را هركس میدید متوجه میشد كه سفر آخر او است و به كاروان شهیدان انقلاب خواهد پیوست. هرگز فراموش نمیكنم روزیكه برای انجام عملیات بر ماشینهای كمپرسی سوار شدیم با روحیه بسیار عالی، آیتالكرسی را به ما یاد میداد.
کد خبر: ۵۸۷۰۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
خاطرات مربوط به شهید «اکبر فتحالهی» بهنقل از مادر شهید؛
مادر شهید «اکبر فتح الهی» می گوید: پسرم خیلی مهربان، خوش رفتار و خوش برخورد بود و چون شغل پدرش نظامی بود بیشتر اوقات کودکی خود را در کوهستانها در بین مردم تهیدست گذرانده بود و به آنها کمک میکرد.
کد خبر: ۵۸۷۰۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۹